متن نامۀ ارسالی از سوی یکی از جوانان بدین شرح می باشد:
حضرت آیت الله دوزدوزانی سلام..من جوانی هستم که از ناراحتی روحی شدید به نام دو قطبی رنج میبرم و علت ژنتیکی هستش و از مادر بزرگم گرفتم..من دارم قرص اعصاب مصرف میکنم.من سوالم اینه که هر چی توسل میکنم و کربلا ها ومشهد ها و قم ها میرم و گریه میکنم و از خدا شفا میخوام هیچ بهبودی حاصل نمیشه و خدا و اهل بیت هیچ گشایشی در کارم نمیکنند.
مگه امام رضا خیلی مهربان نیست و یا دعا زیر قبه امام حسین مستجاب نیست؟پس چرا من جوان دلشکسته هر چی مشهد وکربلا میرم وگریه میکنم هیچ بهبودی حاصل نمیشه؟چرا هر چی بعد از نماز برای شفای خودم دعا میکنم و در حالی که مال حلال هم خوردم هیچ بهبودی حاصل نمیشه؟من حقیقتش انقدر که دعا و توسل کردم و بی جواب ماند.
چند وقتیه به وجود خدا و اهل بیت مشکوکم و میگم مگه میشه یه جوانی خالصانه و با دل شکسته در خانه شان برود و همیشه دست خالی برگردد.من به وجود خدا و اهل بیت متاسانه شک کردم و الان یک ماهه نماز و سایر عبادات رو کنار گذاشتم و گفتم شاید همه خرافات و زاییده تخیلات بود.لطفا راهنمایی و کمکم کنید.
والسلام
فرزند کوچکت محمد 26ساله از تهران
پاسخ پدرانه مرجع عالیقدر بدین شرح می باشد:
فرزند عزیزم!
نامه تان را خواندم و از مشکلى که دچارش هستید متأثر شدم. من هم دعا مى کنم و از خداى بزرگ مى خواهم بحق محمد و آلش دعاى شما را مستجاب کند و مصلحت شما را در سلامتى کامل شما قرار دهد؛ ولى بدانید بهترین دعا کننده خود شخص است که دلش شکسته تر است، بشرطى که از دعا و توسل خسته نشود.
به یکى دو مطلب اشاره مى کنم:
١. خداوند دعاى دلشکستگان مؤمن و خالص را مستجاب مى کند، ولى گاهى مصلحت ما دقیقا همانى نیست که ما تصور مى کنیم و از خدا مى خواهیم.
خدا مهربان تر از این است که وقتى بنده اش بخطا گمانى مى کند و آن به صلاحش نیست و یا او را از خیر بزرگترى وامى دارد، تقدیرى را بنویسد که نباید و نشاید. خدا در هر حال دعاى بنده خوبش را مستجاب مى کند، ولى آنجا که لازم است، آن را تبدیل به احسن مى کند.
چرا دنیا و بالا و پایین آن را تا این حد محدود فرض کرده اید که فکر مى کنید بهترین مصلحت شما دقیقا همین است که از خدا خواسته اید، و آن را تنها در محدوده زمانى خاصى هم مى بینید!؟
دنیا و خلقت خدا بسیار با عظمت تر از این است که بشر گمان آن را دارد؛ که “وما أوتیتم من العلم إلا قلیلا”، یعنى علم آدمیزاد بسیار اندک است.
به طور قطع، این که تا کنون آنچه دعا کرده اید به شکلى که خواسته اید مستجاب نشده، نه به معناى بى اعتنایى خدا به بنده اش است، بلکه به خاطر این است که تا کنون خیر شما در چیز دیگرى بوده است. گاهى صلاح ما در بیمارى و سختى است، همانطور که خداوند حضرت ایوب علیه السلام را با بیمارى امتحان کرد.
یکى از تعالیم اساسى ادیان الهى این است که تقدیرات الهى بهترین گزینه براى بنده است؛ همان که با تعبیر “الخیر فی ما وقع” در میان متدینین، رائج است و قضیه اى است برگرفته از روایات متعدد اهل بیت علیهم السلام.
بله، بنده با عمل به وظائف خود، و حتى تدبیرى که براى حل مشاکل خود مى کند، قابلیت خود را براى تقدیرهاى بهتر الهى رقم مى زند.
به همین خاطر انسان مؤمن بعد از آن که به وظائف عقلانى و وحیانى خود عمل کرد، خیالش راحت باشد که هر آنچه واقع مى شود بهترین گزینه قابل تصور براى او است. ببینید چه آرامشى با این نگاه الهى براى مؤمن حاصل مى شود!
شما – فرزند عزیزم – به دعا ادامه دهید و از آن خسته نشوید، و ارتباط خود را با خدا هر چه خالص تر کنید، و بعد از آن کار را به خدا بسپارید و بدانید سعادتمند هستید و آینده اى هر چه بهتر در انتظار شما است.
٢. در بالا گفتیم که توکل بر خدا به معناى این نیست که ما به وظائف شرعیه خود عمل نکنیم.
شما در کنار دعا و توسل هر چه بیشتر، به مقدارى که مى توانید و مشروع است از اسباب و علل مادى بهره بگیرید، که خداوند اسباب و علل مادى و معنوى را براى استفاده ما خلق کرده است. بعد از این تلاش است که مى توانیم خیالمان از هر جهت راحت باشد و در آرامش باشیم.
اگر برایتان مقدور است به روانشناس متدین مراجعه کنید و از راهنمایى او استفاده کنید. این را یکى از اسبابى بدانید که خداوند در اختیار ما قرار داده است.