احکام روزه
روزه آن است که انسان براى انجام فرمان خداوند عالم از اذان صبح تا مغرب چیزهائى که روزه را باطل مىکند، و شرح آنها بعداً گفته مىشود، خوددارى نماید.
- نیت
- چیزهائی که روزه را باطل می کند
- احکام چیزهائی که روزه را باطل می کند
- جاهائی که قضاء و کفاره واجب است
- کفاره روزه
- جاهائی که فقط قضاء روزه واجب است
- احکام روزه قضا
- احکام روزه مسافر
- کسانی که روزه بر آنها واجب نیست
- راه ثابت شدن اول ماه
- روزه های حرام و مکروه
- روزه های مستحب
- مواردى که مستحب است انسان از مبطلات روزه خوددارى نماید
- مسائل جدید در نماز و روزه
- زکات فطره
- مصرف زکات فطره
- مسائل متفرقه زکات فطره
- نماز عید فطر و قربان
مسأله ۱۵۵۹ ) لازم نیست انسان نیت روزه را از قلب خود بگذراند، یا مثلاً بگوید فردا را روزه مىگیرم، بلکه همینقدر که براى انجام فرمان خداوند عالم از اذان صبح تا مغرب کارى را که روزه را باطل مىکند، انجام ندهد کافیست و براى آن که یقین کند تمام این مدت را روزه بوده، باید مقدارى پیش از اذان صبح و مقدارى هم بعد از مغرب از انجام کارى که روزه را باطل مىکند، خوددارى نماید.
مسأله ۱۵۶۰ ) انسان مىتواند در هر شب از ماه رمضان براى روزه فرداى آن شب نیت کند و بهتر است که شب اول ماه هم نیت روزه همه ماه را بنماید.
مسأله ۱۵۶۱ ) وقت نیت روزه ماه رمضان از اول شب است تا اذان صبح.
مسأله ۱۵۶۲ ) وقت نیت روزه مستحبى از اول شب است تا موقعى که به اندازه نیت کردن به مغرب وقت مانده باشد که اگر تا این وقت کارى که روزه را باطل مىکند انجام نداده باشد و نیت روزه مستحبى کند روزه او صحیح است.
مسأله ۱۵۶۳ ) کسى که پیش از اذان صبح بدون نیت روزه خوابیده است، اگر پیش از ظهر بیدار شود و نیت کند، روزه او صحیح است چه روزه واجب باشد چه مستحب و اگر بعد از ظهر بیدار شود نمىتواند نیت روزه واجب نماید ولى در واجب مضیّق مثل روزه ماه رمضان احتیاط واجب آن است که رجاءً نیت روزه بنماید و آن را تمام کند و بعد هم قضاى آن را بجا آورد.
مسأله ۱۵۶۴ ) اگر بخواهد غیر روزه رمضان روزه دیگرى بگیرد، باید آن را معین نماید. مثلاً نیت کند که روزه قضا یا روزه نذر مىگیرم ولى در ماه رمضان لازم نیست نیت کند که روزه ماه رمضان مىگیرم، بلکه اگر نداند ماه رمضان است یا فراموش نماید و روزه دیگرى را نیت کند، روزه ماه رمضان حساب مىشود.
مسأله ۱۵۶۵ ) اگر بداند ماه رمضان است و عمداً نیت روزه غیر رمضان کند، نه روزه رمضان حساب مىشود و نه روزهاى که قصد کرده است.
مسأله ۱۵۶۶ ) اگر مثلاً به نیت روز اول ماه روزه بگیرد، بعد بفهمد دوم یا سوم بوده، روزه او صحیح است.
مسأله ۱۵۶۷ ) اگر پیش از اذان صبح نیت کند و بیهوش شود و در بین روز به هوش آید، بنابراحتیاط واجب باید روزه آن روز را تمام نماید و اگر تمام نکرد، قضاى آن را بجا آورد.
مسأله ۱۵۶۸ ) اگر پیش از اذان صبح نیت کند و مست شود و در بین روز به هوش آید، احتیاط واجب آن است که روزه آن روز را تمام کند و قضاى آن را هم بجا آورد.
مسأله ۱۵۶۹ ) اگر پیش از اذان صبح نیت کند و بخوابد و بعد از مغرب بیدار شود، روزهاش صحیح است.
مسأله ۱۵۷۰ ) اگر نداند یا فراموش کند که ماه رمضان است و پیش از ظهر ملتفت شود چنانچه کارى که روزه را باطل مىکند انجام نداده باشد، باید نیت کند و روزه او صحیح است و بنابراحتیاط لازم دوباره قضا نماید و اگر کارى که روزه را باطل مىکند انجام داده باشد، یا بعد از ظهر ملتفت شود که ماه رمضان است، روزه او باطل مىباشد. ولى باید تا مغرب کارى که روزه را باطل مىکند، انجام ندهد و بعد از ماه رمضان هم آن روزه را قضا نماید.
مسأله ۱۵۷۱ ) اگر بچه پیش از اذان صبح ماه رمضان بالغ شود، باید روزه بگیرد و اگر بعد از اذان بالغ شود، روزه آن روز بر او واجب نیست و بنابراحتیاط اگر آن روز را قصد روزه کرده است اتمام آن روز لازم است.
مسأله ۱۵۷۲ ) کسى که براى بجا آوردن روزه میتى اجیر شده، اگر روزه مستحبى بگیرد، اشکال ندارد. ولى کسى که روزه قضا دارد، نمىتواند روزه مستحبى بگیرد و همچنین است بنابراحتیاط واجب اگر روزه واجب دیگرى داشته باشد و چنانچه فراموش کند و روزه مستحبى بگیرد، در صورتى که پیش از ظهر یادش بیاید، روزه مستحبى او بهم مىخورد و مىتواند نیت خود را به روزه واجب برگرداند و اگر بعد از ظهر ملتفت شود روزه او باطل است و اگر بعد از مغرب یادش بیاید، روزهاش صحیح است. بلى کسى که روزه قضا یا روزه واجب دیگرى بر عهده دارد، مىتواند براى گرفتن روزه میت اجیر شود.
مسأله ۱۵۷۳ ) اگر غیر از روزه ماه رمضان روزه معین دیگرى بر انسان واجب باشد، مثلاً نذرکرده باشد که روز معینى را روزه بگیرد، چنانچه عمداً تا اذان صبح نیت نکند، روزهاش باطل است و اگر نداند که روزه آن روز بر او واجب است یا فراموش کند و پیش از ظهر یادش بیاید، چنانچه کارى که روزه را باطل مىکند، انجام نداده باشد و نیت کند، روزه او صحیح و گرنه باطل مىباشد.
مسأله ۱۵۷۴ ) اگر براى روزهاى که واجب است و روز آن معین نیست مثل روزه کفّاره عمداً تا ظهر نیت نکند اشکال ندارد، بلکه اگر پیش از نیت تصمیم داشته باشد که روزه نگیرد، یا تردید داشته باشد که بگیرد یا نه، چنانچه کارى که روزه را باطل مىکند انجام نداده باشد و پیش از ظهر نیت کند، روزه او صحیح است.
مسأله ۱۵۷۵ ) اگر در ماه رمضان پیش از ظهر کافر مسلمان شود و از اذان صبح تا آن وقت کارى که روزه را باطل مىکند انجام نداده باشد، بنابراحتیاط واجب باید نیت روزه کند و روزه را تمام نماید و اگر مرتد پیش از ظهر توبه کند بنابراحتیاط واجب نیت کند و روزه بگیرد و عوض آن را هم بگیرد.
مسأله ۱۵۷۶ ) اگر مریض پیش از ظهر ماه رمضان خوب شود و از اذان صبح تا آن وقت کارى که روزه را باطل مىکند انجام نداده باشد، احتیاط مستحب آن است که نیت روزه کند و آن روز را روزه بگیرد.
مسأله ۱۵۷۷ ) روزى را که انسان شک دارد آخر شعبان است یا اول ماه رمضان واجب نیست روزه بگیرد و اگر بخواهد روزه بگیرد، نمىتواند نیت روزه ماه رمضان کند یا نیت کند که اگر ماه رمضان است روزه ماه رمضان و اگر ماه رمضان نیست، روزه قضا و یا مانند آن و اگر به یکى از این دو قصد روزه بگیرد، باطل است اگرچه ماه رمضان باشد. بلکه باید نیت روزه قضا و مانند آن یا روزه مستحبى بنماید و چنانچه بعد معلوم شود ماه رمضان بوده، از ماه رمضان حساب مىشود.
مسأله ۱۵۷۸ ) اگر روزى را که شک دارد آخر شعبان است یا اول ماه رمضان، به نیت روزه قضا یا روزه مستحبى و مانند آن روزه بگیرد و در بین روز بفهمد که ماه رمضان است، باید نیت روزه ماه رمضان کند.
مسأله ۱۵۷۹ ) اگر در روزه واجب معینى مثل روزه ماه رمضان مردد شود که روزه خود را باطل کند یا نه، یا قصد کند که روزه را باطل کند، روزهاش باطل مىشود و باید امساک کند بعد هم قضا بنماید اگرچه از قصدى که کرده توبه نماید و کارى هم که روزه را باطل مىکند، انجام ندهد.
مسأله ۱۵۸۰ ) در روزه مستحب و روزه واجبى که وقت آن معین نیست مثل روزه کفّاره، اگر قصد کند کارى که روزه را باطل مىکند انجام دهد، یا مردد شود که بجا آورد یا نه، چنانچه بجا نیاورد اگر در روزه واجب تا پیش از ظهر و در مستحب تا مغرب دوباره نیّت روزه نماید، روزه او صحیح است.
مسأله ۱۵۸۱ ) نه چیز روزه را باطل مىکند: اول خوردن و آشامیدن. دوم جماع(نزدیکى). سوم استمناء و استمناء آن است که انسان با خود کارى کند که منى از او بیرون آید. چهارم دروغ بستن به خدا و پیغمبر و جانشینان پیغمبر:. پنجم رساندن غبار غلیظ به حلق. ششم فرو بردن تمام سر در آب بنابراحتیاط واجب. هفتم باقى ماندن بر جنابت و حیض و نفاس تا اذان صبح. هشتم اماله کردن با چیزهاى روان. نهم قى کردن و احکام اینها در مسائل آینده گفته مىشود.
خوردن و آشامیدن
مسأله ۱۵۸۲ ) اگر روزهدار عمداً چیزى بخورد یا بیاشامد، روزه او باطل مىشود، چه خوردن و آشامیدن آن چیز معمول باشد مثل نان و آب، چه معمول نباشد مثل خاک و شیره درخت و چه کم باشد یا زیاد، حتى اگر مسواک را از دهان بیرون آورد و دوباره به دهان ببرد و رطوبت آن را فرو برد، روزه او باطل مىشود مگر آن که رطوبت مسواک در آب دهان بهطورى از بین برود که رطوبت خارج به آن گفته نشود.
مسأله ۱۵۸۳ ) اگر موقعى که مشغول غذا خوردن است بفهمد صبح شده، باید لقمه را از دهان بیرون آورد و چنانچه عمداً فرو برد، روزهاش باطل است و به دستورى که بعداً گفته خواهد شد، کفّاره هم بر او واجب مىشود.
مسأله ۱۵۸۴ ) اگر روزه دار سهواً چیزى بخورد یا بیاشامد روزهاش باطل نمىشود.
مسأله ۱۵۸۵ ) احتیاط واجب آن است که روزهدار از تزریق سرم و آمپولى که به جاى غذا به کار مىرود خوددارى کند، ولى تزریق آمپول دوائى و آمپولى که عضو را بىحس مىکند، اشکال ندارد.
مسأله ۱۵۸۶ ) اگر روزه دار چیزى را که لاى دندان مانده است عمداً فرو برد، روزهاش باطل مىشود.
مسأله ۱۵۸۷ ) کسى که مىخواهد روزه بگیرد، لازم نیست پیش از اذان دندانها را خلال کند ولى اگر بداند غذائى که لاى دندان مانده در روز فرو مىرود، چنانچه خلال نکند، روزهاش باطل مىشود خواه چیزى از آن فرو رود یا فرو نرود.
مسأله ۱۵۸۸ ) فرو بردن آب دهان، اگرچه به واسطه خیال کردن ترشى و مانند آن در دهان جمع شده باشد، روزه را باطل نمىکند.
مسأله ۱۵۸۹ ) فرو بردن اخلاط سر و سینه، تا به فضاى دهان نرسیده، اشکال ندارد ولى اگر داخل فضاى دهان شود، احتیاط واجب آن است که آن را فرو نبرند.
مسأله ۱۵۹۰ ) اگر روزهدار به قدرى تشنه شود که بترسد از تشنگى بمیرد مىتواند به اندازهاى که از مردن نجات پیدا کند، آب بیاشامد ولى روزه او باطل مىشود و اگر ماه رمضان باشد، باید در بقیه روز از بجا آوردن کارى که روزه را باطل مىکند، خوددارى نماید.
مسأله ۱۵۹۱ ) جویدن غذا براى بچه یا پرنده و چشیدن غذا و مانند اینها که معمولاً به حلق نمىرسد، اگرچه اتفاقاً به حلق برسد، روزه را باطل نمىکند ولى اگر انسان از اول بداند که به حلق مىرسد، روزهاش باطل مىشود و باید قضاى آن را بگیرد و کفّاره هم بر او واجب است.
مسأله ۱۵۹۲ ) انسان نمىتواند براى ضعف، روزه را بخورد ولى اگر ضعف او به قدرى است که معمولاً نمىشود آن را تحمل کرد، خوردن روزه اشکال ندارد.
جماع ( نزدیکی )
مسأله ۱۵۹۳ ) جماع روزه را باطل مىکند، اگرچه فقط به مقدار ختنه گاه داخل شود و منى بیرون نیاید.
مسأله ۱۵۹۴ ) اگر کمتر از مقدار ختنه گاه، داخل شود و منى هم بیرون نیاید، روزه باطل نمىشود.
مسأله ۱۵۹۵ ) اگر شک کند که به اندازه ختنه گاه داخل شده یا نه، روزه او صحیح است.
مسأله ۱۵۹۶ ) اگر فراموش کند که روزه است و جماع نماید یا با او جماع نمایند، بهطورى که از اختیارش خارج شود، روزه او باطل نمىشود ولى چنانچه در بین جماع یادش بیاید یا دیگر مجبور نباشد، باید فوراً از حال جماع خارج شود و اگر خارج نشود، روزه او باطل است و همچنین است اگر خودش از ترس جماع کند، روزهاش باطل مىشود.
استمناء
مسأله ۱۵۹۷ ) اگر روزه دار استمناء کند یعنى با خود کارى کند که منى از او بیرون آید، روزهاش باطل مىشود.
مسأله ۱۵۹۸ ) اگر بى اختیار منى از او بیرون آید، روزهاش باطل نیست ولى اگر کارى کند که بىاختیار منى از او بیرون آید، روزهاش باطل مىشود.
مسأله ۱۵۹۹ ) هرگاه روزه دار بداند که اگر در روز بخوابد، محتلم مىشود، یعنى در خواب منى از او بیرون مىآید، بنابراحتیاط مستحب باید نخوابد ولى اگر بخوابد روزهاش باطل نمىشود.
مسأله ۱۶۰۰ ) اگر روزهدار در حال بیرون آمدن منى از خواب بیدار شود واجب نیست از بیرون آمدن آن جلوگیرى کند.
مسأله ۱۶۰۱ ) روزهدارى که محتلم شده، مىتواند بول کند و به دستورى که در احکام استبراء گفته شد، استبراء نماید، اگرچه بداند به واسطه بول یا استبراء کردن باقیمانده منى از مجرى بیرون مىآید.
مسأله ۱۶۰۲ ) روزهدارى که محتلم شده، اگر بداند منى در مجرى مانده و در صورتى که پیش از غسل بول نکند، بعد از غسل منى از او بیرون مىآید، بنابراحتیاط مستحب باید پیش از غسل بول کند.
مسأله ۱۶۰۳ ) کسى که مىداند اگر عمداً منى از خود بیرون آورد، روزهاش باطل مىشود، در صورتى که به قصد بیرون آمدن منى با کسى بازى و شوخى کند روزهاش باطل مىشود و باید قضاء آن را بجا آورد، اگرچه منى از او بیرون نیاید و اگر منى بیرون آید، علاوه بر قضا، کفاره نیز بر او لازم مىشود و در هر دو صورت در ماه رمضان باید در بقیّه روز از آنچه روزه را باطل مىکند، خوددارى نماید.
مسأله ۱۶۰۴ ) اگر روزهدار بدون قصد بیرون آمدن منى با زن خود بازى و شوخى کند، چنانچه عادتش نیست که با بازى و شوخى منى از او خارج شود و قصد هم ندارد، اگرچه اتفاقاً منى بیرون آید روزه او صحیح است، ولى اگر عادت دارد یا آن که قصد انزال داشته باشد، اگرچه منى از او بیرون نیاید، روزهاش باطل است.
دروغ بستن به خدا و پیغمبر صل الله علیه و آله
مسأله ۱۶۰۵ ) اگر روزهدار به گفتن یا به نوشتن یا به اشاره و مانند اینها به خدا و پیغمبر(صل الله علیه و آله ) و جانشینان پیغمبر: عمداً نسبت دروغ بدهد، اگرچه فوراً بگوید دروغ گفتم یا توبه کند، بنابراحتیاط روزه او باطل است و دروغ بستن به حضرت زهرا(سلام الله علیها ) و سایر پیامبران و جانشینان آنها نیز همین حکم را دارد.
مسأله ۱۶۰۶ ) اگر بخواهد خبرى را که نمىداند راست است یا دروغ نقل کند، بنابراحتیاط واجب باید از کسى که آن خبر را گفته، یا از کتابى که آن خبر در آن نوشته شده، نقل نماید.
مسأله ۱۶۰۷ ) اگر چیزى را به اعتقاد این که راست است، از قول خدا یا پیغمبر نقل کند و بعد بفهمد دروغ بوده، روزهاش باطل نمىشود.
مسأله ۱۶۰۸ ) اگر بداند دروغ بستن به خدا و پیغمبر روزه را باطل مىکند و چیزى را که مىداند دروغ است، به آنان نسبت دهد و بعداً بفهمد آنچه را که گفته راست بوده، روزه او باطل است و باید بقیه روز را امساک کند و بعداً قضاى آن را بجا آورد.
مسأله ۱۶۰۹ ) اگر دروغى را که دیگرى ساخته عمداً به خدا و پیغمبر و جانشینان پیغمبر نسبت دهد، روزهاش باطل مىشود ولى اگر از قول کسى که آن دروغ را ساخته نقل کند، اشکال ندارد.
مسأله ۱۶۱۰ ) اگر از روزه دار بپرسند که آیا پیغمبر(صل الله علیه و آله ) چنین مطلبى فرمودهاند و او جائى که در جواب باید بگوید نه، عمداً بگوید بلى، یا جائى که باید بگوید بلى، عمداً بگوید نه، روزهاش باطل مىشود.
مسأله ۱۶۱۱ ) اگر از قول خدا یا پیغمبر( صل الله علیه و آله ) حرف راستى را بگوید بعد بگوید دروغ گفتم و منظورش این باشد که مضمون آن سخن اول را تکذیب کند یا در شب دروغى را به آنان نسبت دهد و فرداى آن که روزه مىباشد، بگوید آنچه دیشب گفتم راست است، روزهاش باطل مىشود.
رسانیدن غبار غلیظ به حلق
مسأله ۱۶۱۲ ) رساندن غبار غلیظ به حلق هرگاه در حلق تبدیل به گِل شود و فرو رود روزه را باطل مىکند، در غیر این صورت روزه صحیح است، خواه غبار چیزى که خوردن آن حلال است مانند آرد باشد یا غبار چیزى که خوردن آن حرام است.
مسأله ۱۶۱۳ ) هرگاه به واسطه باد یا جارو کردن زمین، غبار غلیظى برخیزد و بر اثر عدم مواظبت به حلق برسد، روزهاش باطل مىشود. (به شرحى که در مسأله قبل گفته شد).
مسأله ۱۶۱۴ ) احتیاط واجب آن است که روزهدار از کشیدن سیگار و تنباکو و سایر دخانیات پرهیز کند، ولى رفتن به حمّام اشکال ندارد هرچند فضاى حمام را بخار گرفته باشد.
مسأله ۱۶۱۵ ) اگر فراموش کند که روزه است و مواظبت نکند، یا بىاختیار و بدون اراده غبار و مانند آن به حلق او برسد، روزهاش باطل نمىشود.
مسأله ۱۶۱۶ ) در جائى که احتمال مىدهد غبار یا دود به حلق برسد باید احتیاط کند، ولى اگر یقین یا گمان داشته باشد، به حلق نمىرسد روزهاش صحیح است.
فرو بردن سر در آب
مسأله ۱۶۱۷ ) اگر روزهدار عمداً تمام سر را در آب فرو برد، اگرچه باقى بدن او از آب بیرون باشد، بنابراحتیاط واجب روزهاش باطل مىشود. ولى اگر تمام بدن را آب بگیرد و مقدارى از سر بیرون باشد، روزه باطل نمىشود.
مسأله ۱۶۱۸ ) اگر نصف سر را یک دفعه و نصف دیگر آن را دفعه دیگر در آب فرو برد، روزهاش باطل نمىشود.
مسأله ۱۶۱۹ ) اگر شک کند که تمام سر زیر آب رفته یا نه، روزهاش صحیح است.
مسأله ۱۶۲۰ ) اگر تمام سر زیر آب برود ولى مقدارى از موها بیرون بماند، روزه باطل مىشود.
مسأله ۱۶۲۱ ) سر فرو بردن در مایعاتى غیر آب مانند شیر براى روزه ضررى ندارد، بلکه اظهر این است که فرو بردن سر در آب مضاف نیز روزه را باطل نمىکند، اگرچه احتیاط در ترک آن است.
مسأله ۱۶۲۲ ) اگر روزهدار بىاختیار در آب بیفتد و تمام سر او را آب بگیرد، یا فراموش کند که روزه است و سر در آب فرو برد، روزه او باطل نمىشود.
مسأله ۱۶۲۳ ) اگر به خیال این که آب سر او را نمىگیرد، خود را در آب بیندازد و آب تمام سر او را بگیرد، روزهاش اشکال ندارد.
مسأله ۱۶۲۴ ) اگر فراموش کند که روزه است و سر را در آب فرو برد، یا دیگرى به زور سر او را در آب فرو برد، چنانچه در زیر آب یادش بیاید که روزه است یا آن کس دست خود را بردارد، باید فوراً سر را بیرون آورد و چنانچه بیرون نیاورد، روزهاش باطل مىشود.
مسأله ۱۶۲۵ ) اگر فراموش کند که روزه است و به نیت غسل سر را در آب فرو برد، روزه و غسل او صحیح است.
مسأله ۱۶۲۶ ) اگر بداند که روزه است و عمداً براى غسل سر را در آب فرو برد، چنانچه روزه او مثل روزه ماه رمضان واجب معین باشد، روزه و غسل هر دو باطل است و اگر روزه مستحب باشد، یا روزه واجبى باشد که مثل روزه کفّاره وقت معینى ندارد، غسل صحیح و روزه باطل مىباشد، مگر در قضاء روزه ماه رمضان بعد از ظهر که روزه و غسل هر دو باطل مىشود.
مسأله ۱۶۲۷ ) اگر براى آن که کسى را از غرق شدن نجات دهد سر را در آب فرو برد اگرچه نجات دادن او واجب باشد، روزهاش باطل مىشود.
باقی ماندن بر جنابت و حیض و نفاس تا اذان صبح
مسأله ۱۶۲۸ ) اگر جنب عمداً تا اذان صبح غسل نکند یا اگر وظیفه او تیمم است عمداً تیمم ننماید، در صورتى که روزه او روزه ماه رمضان و قضاء آن باشد، روزهاش باطل است.
مسأله ۱۶۲۹ ) اگر در روزه واجبى غیر روزه ماه رمضان که وقت آن معین است تا اذان صبح عمداً غسل نکند و تیمم هم ننماید، روزهاش خالى از اشکال نیست و همچنین است در سایر روزههاى واجب که وقت معین ندارد.
مسأله ۱۶۳۰ ) کسى که در ماه رمضان جنب است و مىخواهد روزه بگیرد چنانچه عمداً غسل نکند تا وقت تنگ شود، باید تیمم کند و روزه بگیرد و روزهاش صحیح است و قضا ندارد ولى معصیت کرده است زیرا غسل را عمداً به تأخیر انداخته است.
مسأله ۱۶۳۱ ) اگر جنب در ماه رمضان غسل را فراموش کند و بعد از یک روز یادش بیاید، باید روزه آن روز را قضا نماید و اگر بعد از چند روز یادش بیاید باید روزه هرچند روزى را که یقین دارد جنب بوده، قضا نماید. مثلاً اگر نمىداند سه روز جنب بوده یا چهار روز، باید روزه سه روز را قضا کند.
مسأله ۱۶۳۲ ) کسى که در شب ماه رمضان براى هیچکدام از غسل و تیمم وقت ندارد، اگر خود را جنب کند روزهاش باطل است و قضا و کفاره بر او واجب مىشود. ولى اگر براى تیمم وقت دارد، چنانچه خود را جنب کند، باید تیمم نماید و روزه بگیرد و روزه او صحیح است و قضا ندارد.
مسأله ۱۶۳۳ ) اگر گمان کند که براى غسل وقت دارد و خود را جنب نماید و بعد بفهمد وقت تنگ بوده -چه جستجو کرده و چه نکرده- واجب است با تیمم روزه بگیرد و روزهاش صحیح است.
مسأله ۱۶۳۴ ) کسى که در شب ماه رمضان جنب است و مىداند که اگر بخوابد تا صبح بیدار نمىشود خواب بر او حرام است و نباید بخوابد و چنانچه بخوابد و تا صبح بیدار نشود، روزهاش باطل است و قضا و کفاره بر او واجب مىشود.
مسأله ۱۶۳۵ ) هرگاه جنب در شب ماه رمضان بخوابد و بیدار شود چنانچه احتمال بدهد که اگر دوباره بخوابد پیش از اذان صبح بیدار مىشود، جایز است بخوابد ولى احتیاط مستحب آن است که تا غسل نکند، نخوابد.
مسأله ۱۶۳۶ ) کسى که در شب ماه رمضان جنب است و مىداند یا احتمال مىدهد که اگر بخوابد، پیش از اذان صبح بیدار مىشود، چنانچه تصمیم داشته باشد که بعد از بیدار شدن غسل کند و با این تصمیم بخوابد و تا اذان صبح خواب بماند، روزهاش صحیح است.
مسأله ۱۶۳۷ ) کسى که در شب ماه رمضان جنب است و مىداند یا احتمال مىدهد که اگر بخوابد پیش از اذان صبح بیدار مىشود، چنانچه غفلت داشته باشد که بعد از بیدار شدن باید غسل کند، در صورتى که بخوابد و تا اذان صبح خواب بماند، روزهاش صحیح است. ولى بنابراحتیاط مستحب قضاى آن روز را بگیرد و کفاره هم بدهد.
مسأله ۱۶۳۸ ) کسى که در شب ماه رمضان جنب است و مىداند یا احتمال مىدهد که اگر بخوابد پیش از اذان صبح بیدار مىشود، چنانچه نخواهد بعد از بیدار شدن غسل کند یا تردید داشته باشد که غسل کند یا نه، در صورتى که بخوابد و بیدار نشود، روزهاش باطل است.
مسأله ۱۶۳۹ ) اگر جنب در شب ماه رمضان بخوابد و بیدار شود و بداند یا احتمال دهد که اگر دوباره بخوابد پیش از اذان صبح بیدار مىشود و تصمیم هم داشته باشد که بعد از بیدار شدن غسل کند، چنانچه دوباره بخوابد و تا اذان بیدار نشود، باید روزه آن روز را قضا کند و اگر از خواب دوم بیدار شود و براى مرتبه سوم بخوابد و تا اذان صبح بیدار نشود، قضاى روزه آن روز بر او واجب مىشود و احتیاط مستحب آن است که کفاره نیز بدهد.
مسأله ۱۶۴۰ ) خوابى که در آن محتلم شده خواب اول حساب نمىشود و اگر پس از بیدار شدن دو مرتبه بخوابد، این خواب از نظر احکام گذشته خواب اول است.
مسأله ۱۶۴۱ ) اگر روزهدار در روز محتلم شود، واجب نیست فوراً غسل کند.
مسأله ۱۶۴۲ ) هرگاه در ماه رمضان بعد ازاذان صبح بیدار شود و ببیند محتلم شده، اگرچه بداند پیش از اذان محتلم شده، روزه او صحیح است.
مسأله ۱۶۴۳ ) کسى که مىخواهد قضاى روزه ماه رمضان را بگیرد، هرگاه عمداً یا سهواً تا اذان صبح جنب بماند، روزه او باطل است.
مسأله ۱۶۴۴ ) کسى که مىخواهد قضاى روزه ماه رمضان را بگیرد، اگر بعد از اذان صبح بیدار شود و ببیند محتلم شده و بداند پیش از اذان محتلم شده است، چنانچه وقت قضاى روزه تنگ است، مثلاً پنج روز روزه قضاى ماه رمضان دارد و پنج روز هم به ماه رمضان مانده است، بنابراحتیاط واجب باید آن روز را روزه بگیرد و بعد از ماه رمضان هم عوض آن را بجا آورد و اگر وقت قضاى روزه تنگ نیست، روزه او باطل است.
مسأله ۱۶۴۵ ) اگر در روزههاى مستحبى عمداً تا اذان صبح باقى بر جنابت بماند روزهاش صحیح است و احتیاط مستحب آن است که پیش از اذان صبح غسل کند.
مسأله ۱۶۴۶ ) اگر زن پیش ازاذان صبح از حیض یا نفاس پاک شود و عمداً غسل نکند، یا اگر وظیفه او تیمم است عمداً تیمم نکند، روزهاش باطل است.
مسأله ۱۶۴۷ ) اگر زن در ماه رمضان پیش از اذان صبح از حیض یا نفاس پاک شود و براى غسل وقت نداشته باشد، باید تیمم نماید و بنابراحتیاط واجب تا اذان صبح بیدار بماند و همچنین است حکم جنب در صورتى که وظیفهاش تیمم باشد و اگر بخواهد روزه غیر ماه رمضان بگیرد، احتیاط آن است که تیمم یا غسل کند خصوصاً در قضاى روزه ماه رمضان.
مسأله ۱۶۴۸ ) اگر زن در ماه رمضان نزدیک اذان صبح از حیض یا نفاس پاک شود و براى هیچکدام از غسل و تیمم وقت نداشته باشد، یا بعد از اذان بفهمد که پیش از اذان پاک شده، روزه او صحیح است.
مسأله ۱۶۴۹ ) اگر بعد از اذان صبح از خون حیض یا نفاس پاک شود یا در بین روز خون حیض یا نفاس ببیند، اگرچه نزدیک مغرب باشد، روزه او باطل است.
مسأله ۱۶۵۰ ) اگر زن غسل حیض یا نفاس را فراموش کند و بعد از یک روز یا چند روز یادش بیاید، روزههائى که گرفته صحیح است.
مسأله ۱۶۵۱ ) اگر زن پیش از اذان صبح از حیض یا نفاس پاک شود و در غسل کردن کوتاهى کند و تا اذان غسل نکند روزهاش باطل است ولى چنانچه کوتاهى نکند، مثلاً منتظر باشد که حمام زنانه شود، اگرچه سه مرتبه بخوابد و تا اذان غسل نکند، روزه او صحیح است.
مسأله ۱۶۵۲ ) اگر زنى که در حال استحاضه است غسلهاى خود را به تفصیلى که در احکام استحاضه گفته شد بجا آورد، روزه او صحیح است.
مسأله ۱۶۵۳ ) کسى که مسّ میّت کرده یعنى جائى از بدن خود را به بدن میت رسانده، مىتواند بدون غسل مسّ میّت روزه بگیرد و اگر در حال روزه هم میت را مس نماید، روزه او باطل نمىشود.
اماله کردن
مسأله ۱۶۵۴ ) اماله کردن با چیز روان اگرچه از روى ناچارى و براى معالجه باشد، روزه را باطل مىکند.
قی کردن
مسأله ۱۶۵۵ ) هرگاه روزهدار عمداً قى کند اگرچه به واسطه مرض و مانند آن ناچار باشد، روزهاش باطل مىشود ولى اگر سهواً یا بىاختیار قى کند، اشکال ندارد.
مسأله ۱۶۵۶ ) اگر در شب چیزى بخورد که مىداند به واسطه خوردن آن در روز بىاختیار قى مىکند، احتیاط واجب آن است که روزه آن روز را قضا نماید.
مسأله ۱۶۵۷ ) اگر روزهدار بتواند از قى کردن خوددارى کند، چنانچه براى او ضرر و مشقّت نداشته باشد، باید خوددارى کند.
مسأله ۱۶۵۸ ) اگر مگس در گلوى روزه دار برود چنانچه ممکن شود و آن را فرو نبرده باشد، باید آن را بیرون آورد و روزه او باطل نمىشود. ولى اگر بداند که به واسطه بیرون آوردن آن، قى مىکند واجب نیست بیرون آورد و روزه او صحیح است.
مسأله ۱۶۵۹ ) اگر سهواً چیزى را فرو ببرد و پیش از رسیدن به آخرین نقطه حلق یادش بیاید که روزه است، چنانچه ممکن باشد، باید آن را بیرون آورد و روزه او صحیح است.
مسأله ۱۶۶۰ ) اگر یقین داشته باشد که به واسطه آروغ زدن، چیزى از گلو بیرون مىآید به گونهاى که به آن قى کردن مىگویند، نباید عمداً آروغ بزند ولى اگر یقین نداشته باشد، اشکال ندارد.
مسأله ۱۶۶۱ ) اگر آروغ بزند و چیزى در گلو یا دهانش بیاید، باید آن را بیرون بریزد و اگر بىاختیار فرو رود، روزهاش صحیح است.
مسأله ۱۶۶۲ ) اگر انسان عمداً و از روى اختیار کارى که روزه را باطل مىکند انجام دهد، روزه او باطل مىشود و چنانچه از روى عمد نباشد، روزهاش باطل نمىشود. ولى بقا بر جنابت در سه مورد باعث بطلان روزه مىگردد، هرچند عمدى نباشد:
۱ – بقا بر جنابت در خواب دوم به بعد. ۲ – قضاى ماه رمضان. ۳ – اگر غسل جنابت را فراموش کند و پس از گذشتن یک روز یا چند روز یا بعد از ماه رمضان متوجه شود و همچنین است اگر براى خنک شدن یا بىجهت آب در دهان بگرداند و بىاختیار فرو رود به تفصیلى که در مسأله ۱۶۹۷ مىآید.
مسأله ۱۶۶۳ ) اگر روزهدار سهواً یکى از کارهائى که روزه را باطل مىکند انجام دهد و به خیال این که روزهاش باطل شده، عمداً دوباره یکى از آنها را بجا آورد، روزه او باطل مىشود.
مسأله ۱۶۶۴ ) اگر چیزى به زور در گلوى روزهدار بریزند، یا سر او را به زور در آب فرو برند، روزه او باطل نمىشود. ولى اگر مجبورش کنند که روزه خود را باطل کند مثلاً به او بگویند اگر غذا نخورى ضرر مالى یا جانى به تو مىزنیم و خودش براى جلوگیرى از ضرر، چیزى بخورد روزه او باطل مىشود.
مسأله ۱۶۶۵ ) روزه دار نباید جائى برود که مىداند چیزى در گلویش مىریزند، یا مجبورش مىکنند که خودش روزه خود را باطل کند و اگر برود و چیزى در گلویش بریزند یا از روى ناچارى کارى که روزه را باطل مىکند انجام دهد، روزه او باطل مىشود، بلکه اگر قصد رفتن کند، اگرچه نرود روزهاش باطل است.
آنچه براى روزه دار مکروه است
مسأله ۱۶۶۶ ) چند چیز براى روزه دار مکروه است و از آن جمله است دوا ریختن به چشم و سرمه کشیدن، در صورتى که مزه یا بوى آن به حلق برسد، انجام دادن هر کارى که مانند خون گرفتن و حمام رفتن باعث ضعف مىشود، انفیه کشیدن اگر نداند که به حلق مىرسد و اگر بداند به حلق مىرسد جایز نیست، بو کردن گیاهان معطّر، نشستن زن در آب، استعمال شیاف، تر کردن لباسى که در بدن است، کشیدن دندان و هرکارى که به واسطه آن از دهان خون بیاید، مسواک کردن با چوب تر، بىجهت آب یا چیزى در دهان کردن و نیز مکروه است انسان بدون قصد بیرون آمدن منى زن خود را ببوسد یا کارى کند که شهوت خود را به حرکت آورد و اگر به قصد بیرون آمدن منى باشد، روزه او باطل مىشود.
مسأله ۱۶۶۷ ) اگر در روزه ماه رمضان عمداً سر به زیر آب فرو برد، یا به خدا و پیغمبر نسبت دروغ بدهد، یا در شب جنب شود و به تفصیلى که در مسأله ۱۶۳۹ گفته شد، بیدار شود و دوباره بخوابد و تا اذان صبح بیدار نشود، فقط باید قضاى آن روز را بگیرد. ولى اگر کار دیگرى که روزه را باطل مىکند، عمداً انجام دهد، در صورتى که مىدانسته آن کار روزه را باطل مىکند یا مىدانسته که آن کار مانند استمناء حرام است، ولى نمىدانسته که روزه را باطل مىکند، قضا و کفّاره بر او واجب مىشود و این حکم در قى و اماله با چیزهاى روان بنابراحتیاط واجب است.
مسأله ۱۶۶۸ ) اگر به واسطه ندانستن مسأله کارى انجام دهد که روزه را باطل مىکند، چنانچه مىتوانسته مسأله را یاد بگیرد، بنابراحتیاط مستحب کفاره بدهد و اگر نمىتوانسته مسأله را یاد بگیرد، کفاره بر او نیست.
مسأله ۱۶۶۹ ) کسى که کفّاره روزه ماه رمضان بر او واجب است، باید یک بنده آزاد کند یا به دستورى که در مسأله بعد گفته مىشود دو ماه روزه بگیرد یا شصت فقیر را سیر کند یا به هرکدام یک مُدّ که تقریباً ده سیر(۷۵۰گرم) است، طعام یعنى گندم یا جو و مانند اینها بدهد و چنانچه اینها برایش ممکن نباشد، بنابراحتیاط واجب یا باید هیجده روز روزه بگیرد و یا هرچند مد که مىتواند به فقرا طعام بدهد و اگر نتواند روزه بگیرد و نه طعام بدهد باید استغفار کند. اگرچه مثلاً یک مرتبه بگوید: «استغفرالله» و هر وقت بتواند کفاره را بدهد.
مسأله ۱۶۷۰ ) کسى که مىخواهد دو ماه کفاره روزه ماه رمضان را بگیرد باید یک ماه تمام و یک روز آن را از ماه دیگر پىدرپى بگیرد و اگر بقیه آن پىدرپى نباشد، اشکال ندارد.
مسأله ۱۶۷۱ ) کسى که مىخواهد دو ماه کفاره روزه ماه رمضان را بگیرد، نباید موقعى شروع کند که در بین سى و یک روز، روزى باشد که مانند عید قربان که روزه آن حرام است.
مسأله ۱۶۷۲ ) کسى که باید پىدرپى روزه بگیرد، اگر در بین آن بدون عذر یک روز روزه نگیرد یا وقتى شروع کند که در بین آن به روزى برسد که روزه آن واجب است، مثلاً به روزى برسد که نذر کرده آن روز را روزه بگیرد، باید روزهها را از سر بگیرد.
مسأله ۱۶۷۳ ) اگر در بین روزهائى که باید پىدرپى روزه بگیرد، عذرى مثل حیض، یا نفاس یا سفرى که در رفتن آن مجبور است براى او پیش آید، بعد از برطرف شدن عذر واجب نیست روزهها را از سر بگیرد، بلکه بقیه را بعد از برطرف شدن عذر بجا مىآورد.
مسأله ۱۶۷۴ ) اگر به چیز حرامى مانند شراب و زنا روزه خود را باطل کند بنابراحتیاط کفاره جمع بر او واجب مىشود، یعنى باید یک بنده آزاد کند و دو ماه روزه بگیرد و شصت فقیر را سیر کند یا به هرکدام از آنها یک مُدّ که تقریباً ۷۵۰ گرم است، گندم یا جو یا نان و مانند اینها بدهد و چنانچه هر سه برایش ممکن نباشد، هرکدام آنها که ممکن است، باید انجام دهد و هرگاه آن چیز اصلاً حلال ولى به جهتى حرام شده باشد، مثل خوردن غذاى حلالى که براى انسان ضرر دارد و نزدیکى کردن با زن خود در حال حیض کفاره جمع بر او واجب نمىشود.
مسأله ۱۶۷۵ ) اگر روزهدار دروغى را به خدا و پیغمبر۹ نسبت دهد اگرچه روزه خود را به چیز حرامى باطل کرده، ولى کفّاره جمع که تفصیل آن در مسأله پیش گفته شد، بر او واجب نمىشود بلکه کفارهای برای او نیست.
مسأله ۱۶۷۶ ) اگر روزهدار در یک روز ماه رمضان چند مرتبه جماع کند بنابراحتیاط براى هر دفعه یک کفاره بر او واجب است، ولى اگر جماع او حرام باشد، براى هر دفعه یک کفاره جمع واجب مىشود.
مسأله ۱۶۷۷ ) اگر روزهدار در یک روز ماه رمضان چند مرتبه غیر جماع کار دیگرى که روزه را باطل مىکند انجام دهد، براى همه آنها یک کفّاره کافى است.
مسأله ۱۶۷۸ ) اگر روزهدار غیر جماع کار دیگرى که روزه را باطل مىکند انجام دهد و بعد با حلال خود جماع نماید، بنابراحتیاط براى هرکدام یک کفّاره واجب مىشود.
مسأله ۱۶۷۹ ) اگر روزهدار غیر جماع کار دیگرى که حلال است و روزه را باطل مىکند انجام دهد، مثلاً آب بیاشامد و بعد کار دیگرى که حرام است و روزه را باطل مىکند انجام دهد، مثلاً غذاى حرامى بخورد، یک کفاره کافى است.
مسأله ۱۶۸۰ ) اگر روزهدار آروغ بزند و چیزى در دهانش بیاید، چنانچه عمداً آن را فرو ببرد، روزهاش باطل است و باید قضاى آن را بگیرد و کفاره هم بر او واجب مىشود و اگر خوردن آن چیز حرام باشد، مثلاً موقع آروغ زدن خون به دهان او بیاید و عمداً آن را فرو برد، باید قضاى آن روز را بگیرد و کفّاره جمع هم بدهد.
مسأله ۱۶۸۱ ) اگر نذر کند که روز معینى را روزه بگیرد، چنانچه در آن روز عمداً روزه خود را باطل کند، باید کفاره بدهد که یا باید یک بنده آزاد کند یا ده مسکین را طعام بدهد یا لباس بپوشاند و اگر اینها را امکان نداشته باشد سه روز پىدرپى روزه بگیرد.
مسأله ۱۶۸۲ ) کسى که مىتواند وقت را تشخیص دهد، اگر به گفته کسى که مىگوید مغرب شده افطار کند و بعد بفهمد مغرب نبوده است، قضا و کفاره بر او واجب مىشود مگر در صورتى که به گفته او اطمینان پیدا کرده باشد که در این صورت کفّاره ندارد.
مسأله ۱۶۸۳ ) کسى که عمداً روزه خود را باطل کرده، اگر بعد از ظهر مسافرت کند، یا پیش از ظهر براى فرار از کفّاره سفر نماید، کفاره از او ساقط نمىشود، بلکه اگر قبل از ظهر مسافرتى براى او پیشآمد کند، کفاره بر او واجب است.
مسأله ۱۶۸۴ ) اگر عمداً روزه خود را باطل کند، و بعد عذرى مانند حیض یا نفاس یا مرض براى او پیدا شود، احتیاط واجب این است که کفاره را بدهد.
مسأله ۱۶۸۵ ) اگر یقین کند که روز اول ماه رمضان است و عمداً روزه خود را باطل کند، بعد معلوم شود که آخر شعبان بوده کفاره بر او واجب نیست.
مسأله ۱۶۸۶ ) اگر شک کند که آخر رمضان است یا اول شوال و عمداً روزه خود را باطل کند، بعد معلوم شود اول شوال بوده کفاره بر او واجب نیست.
مسأله ۱۶۸۷ ) اگر روزهدار در ماه رمضان با زن خود که روزهدار است جماع کند، چنانچه زن را مجبور کرده باشد، کفاره روزه خودش و روزه زن را باید بدهد و اگر زن هم به جماع راضى بوده، بر هرکدام یک کفاره واجب مىشود.
مسأله ۱۶۸۸ ) اگر زنى شوهر روزهدار خود را مجبور کند که جماع نماید یا کار دیگرى که روزه را باطل مىکند انجام دهد واجب نیست کفاره روزه شوهر را بدهد.
مسأله ۱۶۸۹ ) اگر روزهدار در ماه رمضان، زن خود را مجبور به جماع کند و در بین جماع، زن راضى شود چنانچه اجبار به حدى باشد که به کلّى اراده و اختیار از زن سلب شود بعداً که راضى شد، باید مرد یک کفاره و زن هم یک کفاره بدهد و اگر به این حد نرسد، ولى به اکراه تن دردهد، بعداً که راضى شد، کفاره بر او واجب نیست و مرد باید زائد بر کفاره خودش، کفاره زن را هم بدهد.
مسأله ۱۶۹۰ ) اگر روزهدار در ماه رمضان با زن روزهدار خود که خواب است جماع نماید، یک کفاره بر او واجب مىشود و روزه زن صحیح است و کفاره هم بر او واجب نیست.
مسأله ۱۶۹۱ ) اگر مرد، زن خود را مجبور کند که غیر جماع کار دیگرى که روزه را باطل مىکند بجا آورد، کفّاره زن را نباید بدهد و بر خود زن هم کفاره واجب نیست.
مسأله ۱۶۹۲ ) کسى که به واسطه مسافرت یا مرض روزه نمىگیرد، نمىتواند زن روزهدار خود را مجبور به جماع کند، ولى اگر او را مجبور نماید، کفاره بر مرد واجب نیست.
مسأله ۱۶۹۳ ) انسان نباید در بجا آوردن کفاره کوتاهى کند، ولى لازم نیست فورا آن را انجام دهد.
مسأله ۱۶۹۴ ) اگرکفّاره بر انسان واجب شود و چند سال آن را بجا نیاورد چیزى بر آن اضافه نمىشود.
مسأله ۱۶۹۵ ) کسى که باید براى کفاره یک روز شصت فقیر را طعام بدهد، نباید به هرکدام از آنها بیشتر از یک مُدّ که تقریباً ۷۵۰ گرم است، طعام بدهد یا یک فقیر را بیشتر از یک مرتبه سیر نماید، ولى مىتواند براى هر یک از عیالات فقیر اگرچه صغیر باشند، یک مُدّ به آن فقیر بدهد.
مسأله ۱۶۹۶ ) کسى که قضاى روزه رمضان را گرفته اگر بعد از ظهر عمداً کارى که روزه را باطل مىکند انجام دهد، باید به ده فقیر هرکدام یک مُدّ که تقریباً ۷۵۰ گرم است، طعام بدهد واگر نمىتواند، سه روز روزه بگیرد.
مسأله ۱۶۹۷ ) در چند صورت فقط قضاى روزه بر انسان واجب است و کفاره واجب نیست:
اول – این که روزهدار در روز ماه رمضان عمداً سر به زیر آب فرو برد یا نسبت دروغ به خدا و پیغمبر بدهد.
دوم – آن که در شب ماه رمضان جنب باشد و به تفصیلى که در مسأله ۱۶۳۹ گفته شد، تا اذان صبح از خواب دوم یا سوم بیدار نشود.
سوم – عملى که روزه را باطل مىکند، بجا نیاورد ولى نیت روزه نکند یا ریا کند یا قصد کند که روزه نباشد، یا قصد کند کارى که روزه را باطل مىکند، انجام دهد.
چهارم – آن که در ماه رمضان غسل جنابت را فراموش کند و با حال جنابت یک روز یا چند روز روزه بگیرد.
پنجم – آن که در ماه رمضان بدون این که تحقیق کند صبح شده یا نه، کارى که روزه را باطل مىکند، انجام دهد بعد معلوم شود صبح بوده و نیز اگر بعد از تحقیق با این که گمان دارد صبح شده، کارى که روزه را باطل مىکند انجام دهد بعد معلوم شود صبح بوده، قضاى آن روز بر او واجب است. بلکه اگر بعد از تحقیق شک کند که صبح شده یا نه و کارى که روزه را باطل مىکند انجام دهد، بعد معلوم شود صبح بوده باید قضاى روزه آن روز را بجا آورد.
ششم – آن که کسى بگوید صبح نشده و انسان به گفته او کارى که روزه را باطل مىکند انجام دهد، بعد معلوم شود صبح بوده است.
هفتم – آن که کسى بگوید صبح شده و انسان به گفته او یقین نکند یا خیال کند شوخى مىکند و کارى که روزه را باطل مىکند انجام دهد، بعد معلوم شود صبح بوده است.
هشتم – آن که کور و مانند آن به گفته کس دیگر افطار کند، بعد معلوم شود مغرب نبوده است.
نهم – آن که در هواى صاف به واسطه تاریکى یقین کند که مغرب شده و افطار کند، بعد معلوم شود مغرب نبوده است، ولى اگر در هواى ابرى به گمان این که مغرب شده، افطار کند بعد معلوم شود مغرب نبوده، قضا لازم نیست.
دهم – آن که براى خنک شدن یا بىجهت مضمضه کند یعنى آب در دهان بگرداند و بىاختیار فرو رود، در این صورت قضاى روزه بنابراحتیاط است. ولى اگر فراموش کند که روزه است و آب را فرو دهد یا براى وضو مضمضمه کند و بىاختیار فرو رود، قضا بر او واجب نیست.
یازدهم – آن که روزه را به جهت تقیه یا اضطرار یا اکراه، افطار کند.
مسأله ۱۶۹۸ ) اگر غیر آب چیز دیگرى را در دهان ببرد و بىاختیار فرو رود، یا آب داخل بینى کند و بىاختیار فرو رود، قضا بر او واجب نیست.
مسأله ۱۶۹۹ ) مضمضه زیاد براى روزه دار مکروه است و اگر بعد از مضمضه بخواهد آب دهان را فرو برد، بهتر است سه مرتبه آب دهان را بیرون بریزد.
مسأله ۱۷۰۰ ) اگر انسان بداند که به واسطه مضمضه بىاختیار، یا از روى فراموشى آب وارد گلویش مىشود، نباید مضمضه کند اگرچه براى وضو باشد.
مسأله ۱۷۰۱ ) اگر در ماه رمضان، بعد از تحقیق یقین کند که صبح نشده و کارى که روزه را باطل مىکند انجام دهد، بعد معلوم شود صبح بوده، قضا لازم نیست.
مسأله ۱۷۰۲ ) اگر انسان شک کند که مغرب شده یا نه، نمىتواند افطار کند ولى اگر شک کند که صبح شده یا نه، پیش از تحقیق هم مىتواند کارى که روزه را باطل مىکند، انجام دهد.
مسأله ۱۷۰۳ ) اگر دیوانه عاقل شود، واجب نیست روزههاى وقتى را که دیوانه بوده، قضا نماید.
مسأله ۱۷۰۴ ) اگر کافر مسلمان شود، واجب نیست روزههاى وقتى را که کافر بوده، قضا نماید. ولى اگر مسلمانى کافر شود و دوباره مسلمان گردد، روزههاى وقتى را که کافر بوده، باید قضا نماید.
مسأله ۱۷۰۵ ) روزهاى که از انسان به واسطه مستى فوت شده، باید قضا نماید، اگرچه چیزى را که به واسطه آن مست شده براى معالجه خورده باشد.
مسأله ۱۷۰۶ ) اگر براى عذرى چند روز روزه نگیرد و بعد شک کند که چه وقت عذر او برطرف شده، باید مقدار بیشترى را که احتمال مىدهد روزه نگرفته قضا نماید، مثلاً کسى که پیش از ماه رمضان مسافرت کرده و نمىداند پنجم ماه رمضان از سفر برگشته یا ششم باید شش روز روزه بگیرد. ولى کسى که نمىداند چه وقت عذر برایش پیدا شده، مىتواند مقدار کمتر را قضا نماید، مثلاً اگر در آخرهاى ماه رمضان مسافرت کند و بعد از ماه رمضان برگردد و نداند که بیست و پنجم ماه رمضان مسافرت کرده، یا بیست و ششم، مىتواند مقدار کمتر یعنى پنج روز را قضا کند، اگرچه احتیاط مستحب آن است که مقدار بیشتر یعنى شش روز را قضا نماید.
مسأله ۱۷۰۷ ) اگر از چند ماه رمضان روزه قضا داشته باشد، قضاى هر کدام را که اول بگیرد، مانعى ندارد. ولى اگر وقت قضاى ماه رمضان آخر تنگ باشد، مثلاً پنج روز از ماه رمضان آخر قضا داشته باشد و پنج روز هم به ماه رمضان مانده باشد، احتیاط آن است که اول قضاى ماه رمضان آخر را بگیرد.
مسأله ۱۷۰۸ ) اگر قضاى روزه چند ماه رمضان بر او واجب باشد و در نیت معین نکند روزهاى را که مىگیرد قضاى کدام ماه رمضان است، قضاى سال اول حساب مىشود.
مسأله ۱۷۰۹ ) کسى که قضاى روزه ماه رمضان را گرفته، اگر وقت قضاى روزه او تنگ نباشد، مىتواند پیش از ظهر روزه خود را باطل نماید.
مسأله ۱۷۱۰ ) اگر قضاى روزه میتى را گرفته باشد، احتیاط مستحب آن است که بعد از ظهر روزه را باطل نکند.
مسأله ۱۷۱۱ ) اگر به واسطه مرض یا حیض یا نفاس، روزه ماه رمضان را نگیرد و پیش از تمام شدن ماه رمضان بمیرد، لازم نیست روزههائى را که نگرفته براى او قضا کنند.
مسأله ۱۷۱۲ ) اگر به واسطه مرضى روزه ماه رمضان را نگیرد و مرض او تا ماه رمضان سال بعد طول بکشد، قضاى روزههائى را که نگرفته بر او واجب نیست و باید براى هر روز یک مُدّ که تقریباً ۷۵۰ گرم است، طعام یعنى گندم یا جو و مانند اینها به فقیر بدهد، ولى اگر به واسطه عذر دیگرى مثلاً براى مسافرت روزه نگرفته باشد و عذر او تا ماه رمضان بعد باقى بماند روزههائى را که نگرفته باید قضا کند و احتیاط مستحب آن است که براى هر روز یک مُدّ طعام به فقیر بدهد.
مسأله ۱۷۱۳ ) اگر به واسطه مرضى روزه ماه رمضان را نگیرد و بعد از ماه رمضان مرض او برطرف شود، ولى عذر دیگرى پیدا کند که نتواند تا ماه رمضان بعد قضاى روزه را بگیرد، باید روزههائى را که نگرفته، قضا نماید و نیز اگر در ماه رمضان، غیر مرض عذر دیگرى داشته باشد و بعد از ماه رمضان آن عذر برطرف شود و تا ماه رمضان سال بعد به واسطه مرض نتواند روزه بگیرد، روزههائى را که نگرفته باید قضا کند و احتیاط واجب است در این صورت براى هر روز یک مُدّ طعام به فقیر بدهد.
مسأله ۱۷۱۴ ) اگر در ماه رمضان به واسطه عذرى روزه نگیرد و بعد از ماه رمضان عذر او برطرف شود و تا ماه رمضان آینده عمداً قضاى روزه را نگیرد، باید روزه را قضا کند و براى هر روز یک مُدّ گندم یا جو و مانند اینها هم به فقیر بدهد.
مسأله ۱۷۱۵ ) اگر به قضاى روزه ماه رمضان اعتنا نکند و در تنگى وقت عذرى هم پیدا شود باید کفاره یک مُدى را بدهد و سال بعد قضا کند ولى اگر قصد داشت قضا کند و در تنگى وقت عذر پیدا شد باز هم احتیاطاً باید کفاره را بدهد و سال بعد قضا کند.
مسأله ۱۷۱۶ ) اگر مرض انسان چند سال طول بکشد، بعد از آن که خوب شد، باید قضاى ماه رمضان آخر را بگیرد و براى هر روز از سالهاى پیش یک مُدّ که تقریباً ۷۵۰ گرم است، طعام یعنى گندم یا جو و مانند اینها به فقیر بدهد.
مسأله ۱۷۱۷ ) کسى که باید براى هر روز یک مد طعام به فقیر بدهد، مىتواند کفاره چند روز را به یک فقیر بدهد.
مسأله ۱۷۱۸ ) اگر قضاى روزه ماه رمضان را چند سال به تأخیر بیندازد، باید قضا را بگیرد و براى هر روز یک مد طعام به فقیر بدهد.
مسأله ۱۷۱۹ ) اگر روزه ماه رمضان را عمداً نگیرد، باید قضاى آن را بجا آورد و براى هر روز دو ماه روزه بگیرد، یا به شصت فقیر طعام بدهد، یا یک بنده آزاد کند و چنانچه تا ماه رمضان آینده قضاى آن روزه را بجا نیاورد، براى هر روز دادن یک مد لازم است.
مسأله ۱۷۲۰ ) اگر روزه ماه رمضان را عمداً نگیرد و در روز مکرّر جماع کند، بنابراحتیاط واجب کفاره هم مکرر مىشود. ولى اگر چند مرتبه کار دیگرى که روزه را باطل مىکند انجام دهد، مثلاً چند مرتبه غذا بخورد، یک کفاره کافى است.
مسأله ۱۷۲۱ ) بعد از مرگ پدر، پسر بزرگتر باید قضاى نماز و روزه او را به تفصیلى که در مسائل ۱۳۹۹ – ۱۴۰۷ گفته شد، بجا آورد.
مسأله ۱۷۲۲ ) اگر پدر غیر از روزه ماه رمضان، روزه واجب دیگرى را مانند روزه نذر نگرفته باشد، احتیاط واجب آن است که پسر بزرگتر قضا نماید.
مسأله ۱۷۲۳ ) مسافرى که باید نمازهاى چهار رکعتى را در سفر دو رکعت بخواند نباید روزه بگیرد و مسافرى که نمازش را تمام مىخواند، مثل کسى که زیاد مسافرت مىکند یا سفر او سفر معصیت است، باید در سفر روزه بگیرد.
مسأله ۱۷۲۴ ) مسافرت در ماه رمضان اشکال ندارد، ولى اگر براى فرار از روزه باشد، مکروه است.
مسأله ۱۷۲۵ ) اگر غیر روزه ماه رمضان روزه معین دیگرى بر انسان واجب باشد، مثلاً نذر کرده باشد روز معینى را روزه بگیرد، بهتر آن است که تا ناچار نشود در آن روز مسافرت نکند و اگر در سفر باشد، چنانچه ممکن است قصد کند که ده روز در جائى بماند و آن روز را روزه بگیرد، ولى ظاهر آن است که سفر جایز است و قصد اقامه واجب نیست و در صورتى که روزه نگیرد، لازم است روزه آن روز را قضا کند.
مسأله ۱۷۲۶ ) اگر نذر کند روزه بگیرد و روز آن را معین نکند، نمىتواند آن را در سفر بجا آورد. ولى چنانچه نذر کند که روز معینى را یا یک روزى را در سفر روزه بگیرد، باید آن را در سفر بجا آورد و نیز اگر نذر کند روز معینى را چه مسافر باشد یا نباشد، روزه بگیرد، باید آن روز را اگرچه مسافر باشد، روزه بگیرد.
مسأله ۱۷۲۷ ) مسافر مىتواند براى خواستن حاجت سه روز در مدینه طیّبه روزه مستحبى بگیرد.
مسأله ۱۷۲۸ ) کسى که نمىداند روزه مسافر باطل است، اگر در سفر روزه بگیرد و در بین روز مسأله را بفهمد، روزهاش باطل مىشود و اگر تا مغرب نفهمد، روزهاش صحیح است.
مسأله ۱۷۲۹ ) اگر فراموش کند که مسافر است یا فراموش کند که روزه مسافر باطل مىباشد و در سفر روزه بگیرد، روزه او باطل است.
مسأله ۱۷۳۰ ) اگر روزهدار بعد از ظهر مسافرت نماید، باید روزه خود را تمام کند و اگر پیش از ظهر مسافرت کند، وقتى به حد ترخّص برسد، نمىتواند نیت روزه را ادامه دهد و اگر پیش از آن روزه را باطل کند کفاره بر او واجب است.
مسأله ۱۷۳۱ ) اگر مسافر پیش از ظهر به وطنش برسد، یا به جائى برسد که مىخواهد ده روز در آنجا بماند چنانچه کارى که روزه را باطل مىکند انجام نداده، باید آن روز را روزه بگیرد و اگر انجام داده، روزه آن روز بر او واجب نیست و در این مسأله فرقى نیست که قبل از فجر در سفر بوده و یا آن که ابتداءً روزه گرفته و سپس مسافرت کرده و بعد به وطن یا جائى که مىخواهد ده روز در آنجا بماند، رسیده است.
مسأله ۱۷۳۲ ) اگر مسافر بعد از ظهر به وطنش برسد، یا به جائى برسد که مىخواهد ده روز در آنجا بماند، نباید آن روز را روزه بگیرد. گفتنى است که در این مسأله و مسأله قبلى حد ترخّص ملاک نیست، بلکه ملاک خودِ شهر است.
مسأله ۱۷۳۳ ) مسافر و کسى که از روزه گرفتن عذر دارد، مکروه است در روز ماه رمضان جماع نماید و در خوردن و آشامیدن کاملاً خود را سیر کند.
مسأله ۱۷۳۴ ) کسى که به واسطه پیرى نمىتواند روزه بگیرد، یا براى او مشقّت دارد روزه بر او واجب نیست ولى در صورت دوّم باید براى هر روز یک مُدّ که تقریباً ۷۵۰ گرم است، گندم یا جو و مانند اینها به فقیر بدهد و در صورت اول نیز بنابراحتیاط باید یک مدّ طعام بدهد.
مسأله ۱۷۳۵ ) کسى که به واسطه پیرى روزه نگرفته اگر بعد از ماه رمضان بتواند روزه بگیرد احتیاط مستحب آن است که قضاى روزههائى را که نگرفته است، بجا آورد.
مسأله ۱۷۳۶ ) اگر انسان مرضى دارد که زیاد تشنه مىشود و نمىتواند تشنگى را تحمّل کند، یا براى او مشقّت زیاد دارد، روزه بر او واجب نیست، ولى در صورت دوم باید براى هر روز یک مد گندم یا جو و مانند اینها به فقیر بدهد و احتیاط مستحب آن است که بیشتر از مقدارى که ناچار است آب نیاشامد و چنانچه بعد بتواند روزه بگیرد، مستحب است روزهائى را که نگرفته قضا نماید.
مسأله ۱۷۳۷ ) زن باردارى که روزه براى حملش ضرر دارد، روزه بر او واجب نیست و باید براى هر روز یک مد طعام یعنى گندم یا جو و مانند اینها به فقیر بدهد و نیز اگر روزه براى خودش ضرر دارد، روزه بر او واجب نیست و بنابراحتیاط مستحب باید براى هر روز یک مد طعام به فقیر بدهد و در هر دو صورت روزههائى را که نگرفته، باید قضا نماید.
مسأله ۱۷۳۸ ) زنى که بچه شیر مىدهد و شیر او کم است چه مادر بچه، یا دایه او باشد، یا بىاجرت شیر دهد، اگر روزه براى بچهاى که شیر مىدهد ضرر دارد، روزه بر او واجب نیست و باید براى هر روز یک مد طعام یعنى گندم یا جو و مانند اینها به فقیر بدهد و نیز اگر براى خودش ضرر دارد، روزه بر او واجب نیست و بنابراحتیاط مستحب براى هر روز یک مد طعام به فقیر بدهد و در هر دو صورت روزههائى را که نگرفته باید قضا نماید. ولى اگر کسى پیدا شود که بىاجرت بچه را شیر دهد، یا براى شیر دادن بچه از پدر یا مادر بچه یا از کس دیگرى که اجرت او را بدهد اجرت بگیرد، باید بچه را به او بدهد و روزه بگیرد.
مسأله ۱۷۳۹ ) اول ماه به پنچ چیز ثابت مىشود:
اوّل – آن که خود انسان ماه را ببیند.
دوم – عدهاى که از گفته آنان یقین پیدا مىشود، بگویند ماه را دیدهایم و همچنین است هر چیزى که به واسطه آن یقین پیدا شود.
سوم – دو مرد عادل بگویند که در شب ماه را دیدهایم ولى اگر صفت ماه را برخلاف یکدیگر بگویند اول ماه ثابت نمىشود.
چهارم – سى روز از اول ماه شعبان بگذرد که به واسطه آن اوّل ماه رمضان ثابت مىشود و سى روز از اول رمضان بگذرد که به واسطه آن، اول ماه شوّال ثابت مىشود.
پنجم – حاکم شرع حکم کند که اول ماه است.
مسأله ۱۷۴۰ ) اگر حاکم شرع حکم کند که اول ماه است، کسى هم که از او تقلید نمىکند، باید به حکم او عمل نماید. ولى کسى که مىداند حاکم شرع اشتباه کرده، نمىتواند به حکم او عمل نماید.
مسأله ۱۷۴۱ ) اول ماه با پیشگویى منجّمین ثابت نمىشود. ولى اگر انسان از گفته آنان یقین پیداکند، باید به آن عمل نماید.
مسأله ۱۷۴۲ ) بلند بودن ماه یا دیر غروب کردن آن، دلیل نمىشود که شب پیش شب اول ماه بوده است.
مسأله ۱۷۴۳ ) اگر اول ماه رمضان براى کسى ثابت نشود و روزه نگیرد، چنانچه دو مرد عادل بگویند که شب پیش ماه را دیدهایم، باید روزه آن روز را قضا نماید.
مسأله ۱۷۴۴ ) اگر در شهرى اول ماه ثابت شود، براى مردم شهر دیگر فائده ندارد مگر آن که آن دو شهر با هم نزدیک باشند، یا انسان بداند که افق آنها یکى است و یا این که در شرق ثابت شود و مقصود از اتّحاد افق در اینجا آن است که اگر در شهر اوّل ماه دیده شود، در شهر دوم اگر مانعى مانند ابر نباشد، دیده مىشود و این در موردى محقّق مىشود که شهر دوم اگر در غرب شهر اول باشد، در خطّ عرض نزدیک به آن باشد و اگر در شرق آن است در صورتى ثابت مىشود که وحدت افق معلوم باشد، هرچند از این جهت که زمان ماندن ماه در افق شهر اول بیش از مقدار اختلاف بین غروب دو شهر باشد.
مسأله ۱۷۴۵ ) اول ماه به تلگراف ثابت نمىشود، مگر دو شهرى که از یکى به دیگرى تلگراف کردهاند، نزدیک یا همافق باشند و انسان بداند که تلگراف از روى حکم حاکم شرع یا شهادت دو مرد عادل بوده است.
مسأله ۱۷۴۶ ) روزى را که انسان نمىداند آخر ماه رمضان است یا اول شوال، باید روزه بگیرد. ولى اگر پیش از مغرب بفهمد که اول شوال است، باید افطار کند.
مسأله ۱۷۴۷ ) اگر زندانى نتواند به ماه رمضان یقین کند، باید به گمان عمل نماید و اگر آن هم ممکن نباشد، هر ماهى را که روزه بگیرد صحیح است. ولى باید بعد از گذشتن یازده ماه از ماهى که روزه گرفته، دوباره یک ماه روزه بگیرد.
مسأله ۱۷۴۸ ) روزه عید فطر و قربان حرام است و نیز روزى را که انسان نمىداند آخر شعبان است یا اول ماه رمضان، اگر به نیت اول ماه رمضان روزه بگیرد حرام مىباشد.
مسأله ۱۷۴۹ ) اگر زن به واسطه گرفتن روزه مستحبى حق شوهرش از بین برود روزه او حرام است و احتیاط واجب آن است که اگر حق شوهر هم از بین نرود، با نهى شوهر روزه مستحبى نگیرد.
مسأله ۱۷۵۰ ) روزه مستحبى اولاد اگر اسباب اذیّت پدر و مادر در معاشرت شود، حرام است.
مسأله ۱۷۵۱ ) اگر پسر بدون اجازه پدر و مادر روزه مستحبى بگیرد و در بین روز او را نهى کند چنانچه مخالفت او سبب ایذاء پدر و مادر در معاشرت باشد، باید افطار کند.
مسأله ۱۷۵۲ ) کسى که مىداند روزه براى او ضرر ندارد، اگرچه دکتر بگوید ضرر دارد، باید روزه بگیرد و کسى که یقین یا گمان دارد که روزه برایش ضرر دارد، اگرچه دکتر بگوید ضرر ندارد، باید روزه نگیرد و اگر روزه بگیرد، صحیح نیست.
مسأله ۱۷۵۳ ) اگر انسان احتمال بدهد که روزه برایش ضرر دارد، و از آن احتمال، ترس براى او پیدا شود، نباید روزه بگیرد و اگر روزه بگیرد، صحیح نیست.
مسأله ۱۷۵۴ ) کسى که عقیدهاش این است که روزه براى او ضرر ندارد، اگر روزه بگیرد و بعد از مغرب بفهمد روزه براى او ضرر داشته، بنابراحتیاط واجب باید قضاى آن را بجا آورد.
مسأله ۱۷۵۵ ) غیر از روزههائى که گفته شد، روزههاى حرام دیگرى هم هست که در کتابهاى مفصّل گفته شده است.
مسأله ۱۷۵۶ ) روزه روز عاشورا و روزى که انسان شک دارد روز عرفه است یا عید قربان، مکروه است.
مسأله ۱۷۵۷ ) روزه تمام روزهاى سال، غیر از روزهاى حرام و مکروه که گفته شد، مستحب است و براى بعضى از روزها بیشتر سفارش شده است که از آن جمله است:
۱ – پنجشنبه اول و پنجشنبه آخر هر ماه و چهارشنبه اولى که بعد از روز دهم ماه است و اگر کسى اینها را بجا نیاورد، مستحب است قضا نماید و چنانچه اصلاً نتواند روزه بگیرد، مستحب است براى هر روز یک مدّ طعام به فقیر بدهد.
۲ – سیزدهم و چهاردهم و پانزدهم هر ماه.
۳ – تمام ماه رجب و شعبان و بعضى از این دو ماه اگرچه یک روز باشد.
۴ – روز چهارم تا نهم شوال، روز بیست و پنجم و بیست و نهم ذىقعده، روز اول تا روز نهم ذىحجه(روز عرفه) ولى اگر به واسطه ضعفِ روزه نتواند دعاهاى روز عرفه را بخواند، روزه آن روز مکروه است. عید سعید غدیر(۱۸ذىحجه)، روز مباهله(۲۴ذىحجه)، روز اول و سوم و هفتم محرم، میلاد مسعود پیغمبراکرم۹ (۱۷ربیعالأوّل)، پانزدهم جمادى الاُولى، روز مبعث حضرت رسول اکرم۹ (۲۷رجب) واگر کسى روزه مستحبى بگیرد واجب نیست آن را به آخر برساند، بلکه اگر برادر مؤمنش او را به غذا دعوت کند، مستحب است دعوت او را قبول کند و در بین روز افطار نماید.
مسأله ۱۷۵۸ ) براى شش نفر مستحب است در ماه رمضان اگرچه روزه نیستند از کارى که روزه را باطل مىکند، خوددارى نمایند:
اول – مسافرى که در سفر کارى که روزه را باطل مىکند انجام داده باشد و پیش از ظهر به وطنش یا به جائى که مىخواهد ده روز بماند، برسد.
دوم – مسافرى که بعد از ظهر به وطنش یا به جائى که مىخواهد ده روز در آنجا بماند، برسد.
سوم – مریضى که پیش از ظهر خوب شود و کارى که روزه را باطل مىکند، انجام داده باشد.
چهارم – مریضى که بعد از ظهر خوب شود.
پنجم – زنى که در بین روز از خون حیض یا نفاس پاک شود.
ششم – کافرى که پیش از ظهر بعد از انجام کارى که روزه را باطل مىکند یا بعد از ظهر مسلمان شود، ولى کافرى که پیش از ظهر مسلمان شود و کارى که روزه را باطل مىکند بجا نیاورده است، بنابراحتیاط واجب باید نیّت روزه بکند.
مسأله ۱۷۵۹ ) مستحب است روزه دار نماز مغرب و عشا را پیش از افطار کردن بخواند. ولى اگر کسى منتظر او است یا میل زیادى به غذا دارد که نمىتواند با حضور قلب نماز بخواند، بهتر است اول افطار کند ولى به قدرى که ممکن است نماز را در وقت فضیلت آن بجا آورد.
مسأله ۲۹۷۹ ) اگر شخصى روزه دار پس از غروب بدون آنکه در شهر خود افطار کند، با هواپیما به سمت مغرب مسافرت نماید و به جایى برسد که هنوز خورشید غروب نکرده است، واجب نیست تا غروب آفتاب امساک کند.
مسأله ۲۹۸۰ ) اگر مکلّف در مکانى خود نماز صبح را بخواند و سپس به سمت غرب سفر کند و به جایى برسد که هنوز فجر ندمیده است و در آن جا بماند تا فجر بدمد یا آن که نماز ظهر را در مکانى بخواند و سپس مسافرت کند و به شهرى برسد که هنوز ظهر نشده است و بماند تا وقت داخل شود یا آن که نماز مغرب را در مکانى بخواند، سپس مسافرت کند و به شهرى برسد که هنوز خورشید غروب نکرده است و در آن جا بماند تا غروب کند – در تمام این فرضها – بنابر احتیاط واجب باید نمازها را دوباره بخواند.
مسأله ۲۹۸۱ ) اگر شخصى نماز نخواند تا وقت آن بگذرد و با هواپیما به جایى برود که هنوز وقت باقى باشد، باید نماز را بنابر احتیاط واجب به نیّت ادا بخواند و بعد همان نماز را با نیّت قضا بجا آورد.
مسأله ۲۹۸۲ ) جایز است انسان قبل از وقت نماز اختیاراً با هواپیما مسافرت کند، هرچند بداند در هواپیما ناچار خواهد شد نماز فاقد شرط استقبال قبله و استقرار بدن را بخواند.
مسأله ۲۹۸۳ ) کسى که با هواپیما سفر کرده اگر بخواهد در آن نماز بخواند، در صورتى که بتواند به هنگام نماز رو به قبله بودن و استقرار داشتن و دیگر شرایط را رعایت کند، نمازش صحیح است، وگرنه در صورتى که وقت داشته باشد و بتواند پس از خروج از هواپیما نماز را با تمام شرایطش بجا آورد، بنابر احتیاط نمازش در هواپیما صحیح نیست، امّا اگر وقت تنگ باشد، واجب است نماز را در هواپیما بجا آورد و در این صورت اگر جهت قبله را بداند، باید بدان جهت نماز بخواند و نمازش بدون رعایت قبله – جز در حال ضرورت – صحیح نیست و در این صورت باید هرگاه هواپیما از سمت قبله منحرف شد، به سوى قبله رو کند و در هنگام انحراف از قبله، از قرائت و گفتن ذکر خوددارى نماید و اگر نتواند به عین قبله رو کند، باید به سمتى که بایستد که قبله بین دست راست و چپ او باشد و اگر جهت قبله را نمىداند، باید براى مشخص کردن آن جستجو و تلاش کند و طبق ظنّ خود عمل نماید و اگر نتواند ظن بدست آورد، بنابر احتیاط به هر چهار طرف نماز بخواند.
این در جایى است که بتواند با شناخت قبله رو به قبله بایستد و اگر جز در حال گفتن تکبیرهالاحرام نتواند قبله را رعایت کند، بدان اکتفا کند و اگر اصلاً نتواند، شرط استقبال ساقط مىشود.
مسأله ۲۹۸۴ ) اگر شخصى سوار هواپیمایى شود که سرعت آن برابر سرعت حرکت زمین باشد و از شرق به غرب حرکت کند و مدّتى به گِردِ زمین بچرخد، احتیاط واجب آن است که در هر بیست و چهار ساعت، نمازهاى پنجگانه را به نیّت قربت مطلق بجا آورد و بنابر احتیاط اوقات نماز را با محلّ خروج تطبیق کند، لیکن روزه را باید قضا نماید.
اگر سرعت هواپیما دو برابر سرعت حرکت زمین باشد، طبیعتاً هر دوازده ساعت یک بار به گِرد زمین خواهد چرخید و در هر بیست و چهار ساعت دو بار فجر و زوال و غروب خواهد داشت و احتیاط واجب آن است که با هر فجر نماز صبح و پس از هر زوال نماز ظهر و عصر و پس از هر غروب، نمازهاى مغرب و عشا را بجا آورد و همین طور اگر سرعت آن سه برابر حرکت زمین باشد، که در هر بار وظیفه خود را انجام مىدهد.
مسأله ۲۹۸۵ ) اگر سرعت هواپیمایى که با آن سفر مىکند، برابر سرعت حرکت زمین باشد و از مغرب به مشرق برود، باید نمازهاى پنجگانه را در اوقات خود بجا آورد و همچنین اگر سرعت آن کمتر از سرعت حرکت زمین باشد، امّا اگر سرعت آن بسیار بیشتر از سرعت حرکت زمین باشد، به صورتى که مثلاً هر سه ساعت یا کمتر، یک بار زمین را دور بزند، حکم مسأله از آنچه قبلاً بیان شد معلوم مىشود.
مسأله ۲۹۸۶ ) اگر کسى که وظیفهاش روزه گرفتن در سفر است، پس از طلوع فجر در شهر خود، با نیّت روزه، از طریق هوایى سفر کند و به شهرى برسد که هنوز فجر طلوع نکرده است، مىتواند بخورد و بیاشامد و کارهاى دیگرى را که مبطل روزه است، انجام دهد.
مسأله ۲۹۸۷ ) اگر کسى در ماه رمضان پس از زوال خورشید، از شهر خود سفر کند و به شهرى برسد که در آن هنوز وقت زوال نشده است، بنابر احتیاط واجب باید امساک کند و روزه خود را به پایان برساند.
مسأله ۲۹۸۸ ) اگر کسى که وظیفهاش روزه گرفتن در سفر است، از شهر خودش که هلال رمضان در آن دیده شده، به شهرى سفر کند که به دلیل اختلاف افق آن، هنوز ماه در آن دیده نشده است، روزه آن روز بر او واجب نیست و اگر در شهرى که هلال ماه شوّال در آن دیده شده عید کند و سپس به شهرى سفر کند که به دلیل اختلاف افق آن، هنوز هلال در آن رؤیت نشده است، بنابر احتیاط واجب باید بقیه آن روز را امساک کند و قضاى آن روز را نیز بجا آورد.
مسأله ۲۹۸۹ ) اگر مکلّف در جایى باشد که روز آن شش ماه و شب آن شش ماه است، بنابر احتیاط، واجب است از آنجا به مکانهایى هجرت کند که بتواند نماز و روزه را در وقتش به صورت متعارف بجا آورد و اگر هجرت نکرد و یا نتوانست هجرت کند، باید نماز و روزههایش را طبق اوقات مکانهایى که در هر بیست و چهار ساعت، شب و روز متعارف دارند، بجا آورد.
مسأله ۲۹۹۰ ) اگر مکلّف در شهرى باشد که در هر بیست و چهار ساعت شب و روز دارد، اگرچه روزش بیست و سه ساعت و شبش یک ساعت و یا بر عکس باشد، حکم نمازش تابع اوقات خاصّ آن است. امّا نسبت به روزه در صورت امکان بر او واجب است، روزه ماه رمضان را طبق ساعات شرعى همان مکان بگیرد و در صورتى که روزه گرفتن برایش حرجى باشد، بعداً قضاى آن را بجا آورد.
مسأله ۲۹۹۱ ) اگر کسى به فضا سفر کند، باید در هر بیست و چهار ساعت نمازهاى خود را مطابق اوقات شرعى محلّ حرکتش بخواند و اگر شخصى باشد که وظیفهاش روزه گرفتن در سفر است، باید روزههایش را هم بگیرد.
مسأله ۱۹۹۹ ) کسى که موقع غروب شب عید فطر بالغ و عاقل است و فقیر و بنده کس دیگر نیست، باید براى خودش و کسانى که نانخور او هستند، هر نفرى یک صاع که تقریباً سه کیلو است، گندم یا جو یا خرما یا کشمش یا برنج یا ذرّت و مانند اینها به مستحق بدهد و اگر پول یکى از اینها را هم بدهد، کافى است.
مسأله ۲۰۰۰ ) کسى که مخارج سال خود و عیالاتش را ندارد و کسبى هم ندارد که بتواند مخارج سال خود و عیالاتش را بگذراند، فقیر است و دادن زکات فطره بر او واجب نیست.
مسأله ۲۰۰۱ ) انسان باید فطره کسانى را که در غروب شب عید فطر نانخور او حساب مىشوند، بدهد، کوچک باشند یا بزرگ، مسلمان باشند یا کافر، دادن خرج آنان بر او واجب باشد یا نه، در شهر خود او باشند یا در شهر دیگر.
مسأله ۲۰۰۲ ) اگر کسى را که نانخور او است و در شهر دیگر است وکیل کند که از مال او فطره خود را بدهد، چنانچه اطمینان داشته باشد که فطره مىدهد لازم نیست خودش فطره او را بدهد و همچنین اگر نانخور او ثقه و راستگو باشد و خبر دهد که فطرهاش را از مالى که نزد او هست، داده است.
مسأله ۲۰۰۳ ) فطره مهمانى که پیش از غروب شب عید فطر با رضایت صاحبخانه وارد شده و نانخور او حساب مىشود، بر او واجب است و اما اگر براى افطار شب عید فطر دعوت شده باشد، فطره بر میزبان واجب نیست.
مسأله ۲۰۰۴ ) فطره مهمانى که پیش از غروب شب عید فطر بدون رضایت صاحبخانه وارد مىشود و مدتى نزد او مىماند، بنابراحتیاط، واجب است و همچنین است فطره کسانى که انسان را مجبور کرده اند که خرجى او را بدهد.
مسأله ۲۰۰۵ ) فطره مهمانى که بعد از غروب شب عید فطر وارد مىشود، بر صاحبخانه واجب نیست، اگرچه پیش از غروب او را دعوت کرده باشد و در خانه او هم افطار کند.
مسأله ۲۰۰۶ ) اگر کسى موقع غروب شب عید فطر دیوانه باشد، زکات فطره بر او واجب نیست و اگر بیهوش باشد بنابراحتیاط فطره بر او واجب است.
مسأله ۲۰۰۷ ) اگر پیش از غروب یا مقارن غروب، بچه بالغ شود، یا دیوانه عاقل گردد، یا فقیر غنى شود، در صورتى که شرائط واجب شدن فطره را دارا باشد، باید زکات فطره را بدهد.
مسأله ۲۰۰۸ ) کسى که موقع غروب شب عید فطر، زکات فطره بر او واجب نیست، اگر تا پیش از ظهر روز عید شرطهاى واجب شدن فطره در او پیدا شود، مستحب است زکات فطره را بدهد.
مسأله ۲۰۰۹ ) کافرى که بعد از غروب شب عید فطر مسلمان شده، فطره بر او واجب نیست ولى مسلمانى که شیعه نبوده، اگر بعد از دیدن ماه، شیعه شود، باید زکات فطره را بدهد.
مسأله ۲۰۱۰ ) کسى که فقط به اندازه یک صاع که تقریباً سه کیلو گندم و مانند آن دارد، مستحب است زکات فطره را بدهد و چنانچه عیالاتى داشته باشد و بخواهد فطره آنها را هم بدهد، مىتواند به قصد فطره، آن یک صاع را به یکى از عیالاتش بدهد و او هم به همین قصد به دیگرى بدهد و همچنین تا به نفر آخر برسد و بهتر است نفر آخر چیزى را که مىگیرد، به کسى دهد که از خودشان نباشد و اگر یکى از آنها صغیر باشد، ولىّ او به جاى او مىگیرد و احتیاط واجب آن است که چیزى را که براى صغیر گرفته، به کسى ندهد.
مسأله ۲۰۱۱ ) اگر بعد از غروب شب عید فطر بچهدار شود، یا کسى نانخور او حساب شود، واجب نیست فطره او را بدهد اگرچه مستحب است فطره کسانى را که بعد از غروب تا پیش از ظهر روز عید نانخور او حساب مىشوند، بدهد.
مسأله ۲۰۱۲ ) اگر انسان نانخور کسى باشد و پیش از غروب یا مقارن غروب نانخور کس دیگر شود، فطره او بر کسى که نانخور او شده، واجب است مثلاً اگر دختر پیش از غروب به خانه شوهر رود، شوهرش باید فطره او را بدهد.
مسأله ۲۰۱۳ ) کسى که دیگرى باید فطره او را بدهد، واجب نیست فطره خود را بدهد.
مسأله ۲۰۱۴ ) اگر فطره انسان بر کسى واجب باشد و او فطره را ندهد، بر خود انسان واجب نمىشود.
مسأله ۲۰۱۵ ) اگر کسى که فطره او بر دیگرى واجب است، خودش فطره را بدهد، از کسى که فطره بر او واجب شده، ساقط نمىشود.
مسأله ۲۰۱۶ ) زنى که شوهرش مخارج او را نمىدهد، چنانچه نانخور کس دیگر باشد، فطرهاش بر آن کس واجب است و اگر نانخور کس دیگر نیست، در صورتى که فقیر نباشد، باید فطره خود را بدهد.
مسأله ۲۰۱۷ ) کسى که سیّد نیست، نمىتواند به سید فطره بدهد حتى اگر سیدى نانخور او باشد نمىتواند فطره او را به سید دیگر بدهد.
مسأله ۲۰۱۸ ) فطره طفلى که از مادر یا دایه شیر مىخورد، بر کسى است که مخارج مادر یا دایه را مىدهد ولى اگر مادر یا دایه مخارج خود را از مال طفل برمىدارد، فطره طفل بر کسى واجب نیست.
مسأله ۲۰۱۹ ) انسان اگرچه مخارج عیالاتش را از مال حرام بدهد، باید فطره آنان را از مال حلال بدهد.
مسأله ۲۰۲۰ ) اگر انسان کسى را اجیر نماید و شرط کند که مخارج او را بدهد، باید فطره او را هم بدهد. پس بهطور کلى میزان این است که نانخور او محسوب شود تا زکات فطره وى بر موجر واجب گردد.
مسأله ۲۰۲۱ ) اگر کسى بعد از غروب شب عید فطر بمیرد، باید فطره او و عیالاتش را از مال او بدهند ولى اگر پیش از غروب بمیرد، واجب نیست فطره او و عیالاتش را از مال او بدهند.
مسأله ۲۰۲۲ ) زکات فطره را بنابر احتیاط واجب باید فقط به فقراى شیعه بدهند که داراى شرایط گذشته در مستحقین زکات هستند و چنانچه در شهر از فقراى شیعه کسى نباشد، مىتوان آن را به فقراى دیگر مسلمانان داد، ولى در هر صورت نباید به ناصبى داده شود.
مسأله ۲۰۲۳ ) اگر طفل شیعهاى فقیر باشد، انسان مىتواند فطره را به مصرف او برساند، یا به واسطه دادنِ به ولىّ طفل، ملک طفل نماید.
مسأله ۲۰۲۴ ) فقیرى که فطره به او مىدهند، لازم نیست عادل باشد ولى احتیاط واجب آن است که به شرابخوار و به کسى که آشکارا معصیت مىکند، فطره ندهند.
مسأله ۲۰۲۵ ) به کسى که فطره را در معصیت مصرف مىکند، نباید فطره بدهند.
مسأله ۲۰۲۶ ) احتیاط واجب آن است که به یک فقیر کمتر از یک صاع که تقریباً سه کیلو است، فطره ندهند ولى اگر بیشتر بدهند، اشکال ندارد.
مسأله ۲۰۲۷ ) اگر از جنسى که قیمتش دو برابر قیمت معمولى آن است، مثلاً از گندمى که قیمت آن دو برابر قیمت گندم معمولى است، نصف صاع که معناى آن در مسأله پیش گفته شد بدهد، کافى نیست و اگر آن را به قصد قیمت فطره هم بدهد، کافى نیست.
مسأله ۲۰۲۸ ) انسان نمىتواند نصف صاع را از یک جنس مثلاً گندم و نصف دیگر آن را از جنس دیگر مثلاً جو بدهد و اگر آن را به قصد قیمت فطره هم بدهد، کافى نیست.
مسأله ۲۰۲۹ ) مستحب است در دادن زکات فطره، خویشان فقیر خود را بر دیگران مقدم دارد و بعد همسایگان فقیر را، بعد اهل علم فقیر را ولى اگر دیگران از جهتى برترى داشته باشند، مستحب است آنها را مقدم بدارد.
مسأله ۲۰۳۰ ) اگر کسى مىدانست که باید فطره را به فقیر داد ولى به خیال این که کسى فقیر است به او فطره بدهد و بعد بفهمد فقیر نبوده، چنانچه مالى را که به او داده از بین نرفته باشد، باید پس بگیرد و به مستحق بدهد و اگر نتواند بگیرد، باید از مال خودش فطره را بدهد و اگر از بین رفته باشد، در صورتى که گیرنده فطره مىدانسته آنچه را گرفته، فطره است، باید عوض آن را بدهد و اگر نمىدانسته، دادن عوض بر او واجب نیست و اگر در تشخیص مستحق دچار تقصیر و مسامحه نشده باشد و فطرهاى که داده از مالش جدا بوده، لازم نیست دوباره آن را بدهد.
مسأله ۲۰۳۱ ) اگر کسى بگوید فقیرم، نمىشود به او فطره داد مگر آن که گمان به صدق گفته او پیدا شود و یا انسان بداند که قبلاً فقیر بوده است.
مسأله ۲۰۳۲ ) انسان باید زکات فطره را به قصد قربت یعنى براى انجام فرمان خداوند عالم بدهد و موقعى که آن را مىدهد، نیت دادن فطره نماید.
مسأله ۲۰۳۳ ) اگر پیش از ماه رمضان فطره را بدهد صحیح نیست و احتیاط واجب آن است که در ماه رمضان هم فطره را ندهد ولى اگر پیش از رمضان یا در ماه رمضان به فقیر قرض بدهد و بعد از آن که فطره بر او واجب شد، طلب خود را بابت فطره حساب کند، مانعى ندارد.
مسأله ۲۰۳۴ ) گندم یا چیز دیگرى را که براى فطره مىدهند، باید به جنس دیگر یا خاک مخلوط نباشد و چنانچه مخلوط باشد، اگر خالص آن به یک صاع که تقریباً سه کیلو است برسد یا آنچه مخلوط شده به قدرى کم باشد که قابل اعتنا نباشد، اشکال ندارد.
مسأله ۲۰۳۵ ) اگر فطره را از چیز معیوب بدهد، کافى نیست.
مسأله ۲۰۳۶ ) کسى که فطره چند نفر را مىدهد، لازم نیست همه را از یک جنس بدهد و اگر مثلاً فطره بعضى را گندم و فطره بعض دیگر را جو بدهد، کافى است.
مسأله ۲۰۳۷ ) کسى که مىخواهد نماز عید فطر بخواند، بنابراحتیاط واجب، باید فطره را پیش از نماز عید بدهد، ولى اگر نماز عید نمىخواند، مىتواند دادن فطره را تا ظهر تأخیر بیندازد.
مسأله ۲۰۳۸ ) اگر به نیت فطره مقدارى از مال خود را کنار بگذارد و تا ظهر روز عید به مستحق ندهد باید هر وقت آن را مىدهد، نیت فطره نماید.
مسأله ۲۰۳۹ ) اگر موقعى که دادن زکات فطره واجب است، فطره را ندهد و کنار هم نگذارد، بعداً باید بدون این که نیت ادا و قضا کند، فطره را بدهد.
مسأله ۲۰۴۰ ) اگر فطره را کنار بگذارد، نمىتواند آن را براى خودش بردارد و مالى دیگر را براى فطره بگذارد.
مسأله ۲۰۴۱ ) اگر انسان مالى داشته باشد که قیمتش از فطره بیشتر است، چنانچه فطره را ندهد و نیت کند که مقدارى از آن مال براى فطره باشد، اشکال دارد.
مسأله ۲۰۴۲ ) اگر مالى را که براى فطره کنار گذاشته از بین برود، چنانچه دسترسى به فقیر داشته و دادن فطره را تأخیر انداخته باید عوض آن را بدهد و اگر دسترسى به فقیر نداشته، ضامن نیست.
مسأله ۲۰۴۳ ) اگر در محل خودش مستحق پیدا شود، احتیاط مستحب آن است که فطره را به جاى دیگر نبرد و اگر به جاى دیگر ببرد و تلف شود، باید عوض آن را بدهد.
مسأله ۱۵۲۵ ) نماز عید فطر و قربان در زمان حضور امام (عجل الله تعالی فرجه الشریف ) واجب است و باید به جماعت خوانده شود و در زمان ما که امام( عجل الله تعالی فرجه الشریف ) غائب است، مستحب مىباشد و مىشود آن را به جماعت یا فُرادى خواند.
مسأله ۱۵۲۶ ) وقت نماز عید فطر و قربان از اول آفتاب روز عید است تا ظهر.
مسأله ۱۵۲۷ ) مستحب است نماز عید قربان را بعد از بلند شدن آفتاب بخوانند و در عید فطر مستحب است، بعد از بلند شدن آفتاب افطار کنند و زکات فطره را بدهند یا جدا نمایند، بعد نماز عید را بخوانند.
مسأله ۱۵۲۸ ) نماز عید فطر و قربان دو رکعت است که در رکعت اول بعد از خواندن حمد و سوره باید پنج تکبیر بگوید و بعد از هر تکبیر یک قنوت بخواند و بعد از قنوت پنجم تکبیر دیگر بگوید و به رکوع رود و دو سجده بجا آورد و برخیزد و در رکعت دوم چهار تکبیر بگوید و بعد از هر تکبیر قنوت بخواند و تکبیر پنجم را بگوید و به رکوع رود و بعد از رکوع دو سجده کند و تشهد بخواند و نماز را سلام دهد.
مسأله ۱۵۲۹ ) در قنوت نماز عید فطر و قربان هر دعا و ذکرى بخوانند، کافیست ولى بهتر است این دعا را بخوانند:
«اَللَّهُمَّ أَهْلَ الکِبْرِیاءِ وَالعَظَمَهِ وَ أهَْلَ الجُودِ وَالجَبَرُوتِ وَ أَهْلَ العَفْوِ وَالرَّحْمَهِ وَ أَهْلَ التَّقْوى وَ المَغْفِرَهِ أَسْأَلُکَ بِحَقِّ هذاَ الیَوْمِ الَّذِى جَعَلْتَهُ لِلْمُسْلِمِینَ عِیداً وَ لِمُحَمَّدٍ صَلَّىَ اللَّهُ عَلَیْهِ و آلِهِ ذُخْراً وَ شَرَفاً وَ کَرامَهً وَ مَزِیداً أَنْ تُصَلِّیَ عَلى مُحَمَّدٍ و آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَنْ تُدْخِلَنِی فِى کُلِّ خَیْرٍ أَدْخَلْتَ فِیهِ مُحَمَّداً وَ آلَ مُحَمَّدٍ وَ أَنْ تُخْرِجَنِى مِنْ کُلِّ سُوءٍ أَخْرَجْتَ مِنْهُ مُحَمَّداًوَ آلَ مُحَمَّدٍ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَ عَلَیْهِمْ أَللَّهُمَّ إِنِّى أَسْأءلُکَ خَیْرَ ما سَأَلَکَ بِهِ عِبادُکَ الصَّالِحُونَ وَ أَعُوذُ بِکَ مِمّاَ اسْتَعاذَ مِنْهُ عِبادُکَ المُخْلَصُونَ».
مسأله ۱۵۳۰ ) در زمان غائب بودن امام ( عجل الله تعالی فرجه الشریف ) مستحب است بعد از نماز عید فطر و قربان دو خطبه بخوانند و بهتر است که در خطبه عید فطر احکام زکات فطره و در خطبه عید قربان احکام قربانى را بگویند.
مسأله ۱۵۳۱ ) نماز عید سوره مخصوصى ندارد، ولى بهتر است که در رکعت اول آن سوره شمس (سوره ۹۱) و در رکعت دوم سوره غاشیه (سوره ۸۸) را بخوانند یا در رکعت اول سوره اعلی (سوره ۸۷) و در رکعت دوم سوره شمس را بخوانند.
مسأله ۱۵۳۲ ) مستحب است نماز عید را در صحرا بخوانند ولى در مکه مستحب است در مسجدالحرام خوانده شود.
مسأله ۱۵۳۳ ) مستحب است پیاده و پابرهنه و باوقار به نماز عید بروند و پیش از نماز غسل کنند و عمامه سفید بر سر بگذارند.
مسأله ۱۵۳۴ ) مستحب است در نماز عید بر زمین سجده کنند نه به مثل چوب و برگ درخت و در حال گفتن تکبیرها دستها را بلند کنند و کسى که نماز عید مىخواند، اگر امام جماعت است یا فرادى نماز مىخواند، نماز را بلند بخواند.
مسأله ۱۵۳۵ ) بعد از نماز مغرب و عشاء شب عید فطر، و بعد از نماز صبح آن و بعد از نماز عید فطر مستحب است این تکبیرها را بگوید:
أَللَّهُ أَکْبَرُ أَللَّهُ أَکْبَرُ لا اِلهَ اِلاَّ اللَّهُ وَاللَّهُ اَکْبَرُ اَللَّهُ اَکْبَر وَ لِلَّهِ الحَمْدُ أَلْحَمْدُ لِلَّهِ عَلى ما هَدانا وَ لَهُ الشُّکْرُ عَلى ما أَوْلینا.
مسأله ۱۵۳۶ ) مستحب است انسان در عید قربان بعد از ده نماز که اول آنها نماز ظهر روز عید و آخر آنها نماز صبح روز دوازدهم است، تکبیرهائى را که در مسأله پیش گفته شد، بگوید و بعد از آن بگوید: أَللَّهُ اَکْبَرُ عَلى ما رَزَقْنا مِنْ بَهِیمَهِ الأَنْعامِ وَالحَمْدُ لِلَّهِ عَلى ما أَبْلانا. ولى اگر عید قربان را در منى باشد، مستحب است بعد از پانزده نماز که اول آنها نماز ظهر روز عید و آخر آنها نماز صبح روز سیزدهم ذىحجه است، این تکبیرها را بگوید.
مسأله ۱۵۳۷ ) احتیاط مستحب آن است که زنها از رفتن به نماز عید خوددارى کنند ولى این احتیاط براى زنهاى پیر نیست.
مسأله ۱۵۳۸ ) در نماز عید هم مثل نمازهاى دیگر، مأموم باید غیر از حمد و سوره، چیزهاى دیگر نماز را خودش بخواند.
مسأله ۱۵۳۹ ) اگر مأموم موقعى برسد که امام مقدارى از تکبیرها را گفته، بعد از آن که امام به رکوع رفت، باید آنچه از تکبیرها و قنوتها را که با امام نگفته خودش بگوید و در رکوع خود را به امام برساند و اگر به رکوع نمىرسد، احتیاط این است که بقیه نماز را فُرادى بخواند و اگر در هر قنوت یک سبحان الله یا یک الحمدلله بگوید، کافیست.
مسأله ۱۵۴۰ ) اگر در نماز عید موقعى برسد که امام در رکوع است، مىتواند نیت کند و تکبیر اول نماز را بگوید و به رکوع رود ولى احتیاط این است که به آن نماز اکتفاء نکند.
مسأله ۱۵۴۱ ) اگر در نماز عید یک سجده یا تشهد را فراموش کند، احتیاط مستحب آن است که بعد از نماز آن را بجا آورد و نیز اگر کارى که براى آن سجده سهو لازم است پیش آید، بنابراحتیاط مستحب بعد از نماز دو سجده سهو بنماید.